نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 31
است يكى آنجا كه به فرماندار بصره عثمان بن حنيف مىنويسد: «يابن
حنيف فقد بلغنى انّ رجلا من فتية اهل البصرة دعاك الى مأدبة فاسرعت اليها» ك ۴۵، ۴۱۶ يعنى اى پسر حنيف
به من خبر رسيد كه مردى از اهل بصره تو را به ميهمانى دعوت كرده و تو شتابان به
آنجا رفتهاى.
ديگرى آنجا كه دربارۀ خدا فرمايد: «سبحانك
خالقا و معبودا... خلقت دارا و جعلت فيها مأدبة مشربا و مطعما و ازواجا و خدما و
قصورا و انهارا...» خ
۱۰۹، ۱۵۹ منظور از «دارا» بهشت است.
آدم:
ابو البشر 7، اين كلمه مجموعا هفده بار در نهج
البلاغه به كار رفته، هشت بار «ابن آدم» و نه بار فقط آدم و يكبار نيز كلمۀ
«آدميين» آمده است.
آنچه نهج البلاغه دربارۀ آدم 7 گفته همانستكه
قرآن مجيد مىفرمايد و آن اينكه: خلقت آدم و بشر اوليّه يك خلقت مستقل و بىسابقه
است، و به طور دفعى آفريده شده، همانطور كه عصاى موسى 7 با اراده و مشيت
الهى دفعتا و آنا مبدّل به اژدها شد، هكذا گل و مجسّمۀ آدم با نفخۀ
الهى مبدّل به انسان و آدم گرديد و حقيقت «فَإِذٰا
سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سٰاجِدِينَ» حجر:
۱۹ به وقوع پيوست.
از فرضيّۀ نشو و ارتقاء و تكامل جسمى در اسلام خبرى
نيست و اگر روزى مانند «دو دو تا چهار تا» ثابت شود، باز آن در رابطه با انسان
نيست و دربارۀ ديگر موجودات زنده خواهد بود، زيرا آيات قرآن مجيد در مستقل
آفريده شدن انسان قابل تأويل نمىباشد، قرآن مجيد فرموده: خداوند به ملائكه فرمود:
من از گل خشكيده بشرى خواهم آفريد، چون او را ساخته و از روح خود در آن دميدم به
او سجده كنيد: «وَ إِذْ قٰالَ رَبُّكَ
لِلْمَلاٰئِكَةِ إِنِّي خٰالِقٌ بَشَراً مِنْ صَلْصٰالٍ مِنْ
حَمَإٍ مَسْنُونٍ فَإِذٰا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي
فَقَعُوا لَهُ سٰاجِدِينَ» حجر:
۲۸ و ۲۹.
امام صلوات الله عليه مشروح اين سخن را در نهج البلاغه در
خطبۀ اوّل پس از بيان خلقت آسمانها و زمين چنين فرموده:
«ثم
جمع الله سبحانه من حزن الارض و سهلها و عذبها و سبخها تربة سنّها بالماء حتى
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 31