نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 105
الخطيئة» حكمت
369، فتنه از آنها بروز مىكند، و گناه در آنها مكان مىگيرد و نيز درباره زمان
بعد از خويش فرموده: «سيأتى عليكم من بعدى زمان ليس
فيه شىء اخفى من الحق... فالكتاب يومئذ و اهله طريدان منفيّان... لا يؤويهما
مؤو...» خ 147، 204، بعد از من زمانى (زمان بنى اميه) مىآيد كه چيزى
مخفىتر از حق نيست، قرآن و اهل قرآن در آن رانده شده و نفى مىشوند، پناه
دهندهاى به آندو پناه نمىدهد «موو» اسم فاعل است، اين كلمه با مشتقات آن، شش بار
در «نهج» آمده است.
آيه:
علامت.
نشانه. عبرت. دليل. معجزه، معنى اصلى آن همان علامت و نشانه است، معانى ديگر به
همان مناسبت آيند، اين كلمه به صورت مفرد و جمع شانزده بار در «نهج» به كار رفته
است، درباره اسلام فرموده: «فجعله... فهما لمن عقل و
لبّا لمن تدّبر و آية لمن توسّم و تبصرة لمن عزم» خ 106، 153، اسلام را
مفهوم قرار داد به كسيكه تعقل كند، و معقولى به آنكه دقّت نمايد، و علامتى به انكه
بخواهد علامت خدائى داشته باشد و بصيرت به انكه قصد بصيرت دارد. و در رابطه با حق
تعالى فرموده: «و لا يجرى عليه السّكون و الحركة... و
اذا لقامت آية المصنوع فيه و التحوّل دليلا بعد ان كان مدلولا عليه» خ 186،
273، حركت و سكون بر خدا جارى نمىشود... و گرنه در او علامت معلوليّت به وجود
مىآيد، و دليل بر معلول بودن مىشود بعد از آنكه موجودات به او دلالت مىكردند. «فاتّعظوا عباد اللّه بالعبر النّوافع و اعتبروا بالاى السّواطع»
خ 85، 116، موعظه بگيريد بندگان خدا با عبرتهاى مفيد و عبرت بگيريد با آيات
و دلائل روشن «آى» جمع آيه است.
ايْد:
نيرو. قوه. تأييد:
نيرومند كردن. راجع به ستارگان و شهابها فرموده: «و
امسكها من ان تمور فى خرق الهواء بأيده و امرها ان تقف مستسلمة لامره» خ
90، 128، خدا آنها را نگاه داشت از اينكه در شكاف و صحنه هوا موج بزنند، و فرمود
تا در فضا بيايستند و تسليم امر شوند نظير «وَ النُّجُومَ مُسَخَّراتٍ
بِأَمْرِهِ».
و به
معاويه مىنويسد: «فقد اتانى كتابك تذكر فيه اصطفاء
اللّه محمدا صلى اللّه عليه و آله، لدينه و تأييده ايّاه بمن ايدّه من اصحابه...» نامه
28، 385، از اين ماده فقط
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 105