نام کتاب : رسائل شيخ اشراق نویسنده : شيخ اشراق جلد : 3 صفحه : 381
حقّ
تعالى واجب الوجود است يعنى[1] هميشه بود و وجود و
وجوب[2] او بخود است، پس
هميشه باشد.
(66) و بدان كه
فرق است ميان وجوبى كه بخود باشد و ميان و جوبى كه بغير باشد. هر[3]
چه بخود واجب است آن قديم باشد[4]، و هر چه بغير[5]
واجب است محدث باشد[6]. و نيز[7]
هر چه بخود واجب است بخود قائم است، پس بديگرى[8] محتاج
نباشد، و هر چه بغيرى واجب است بغيرى[9] قائم است
و بغيرى[10] محتاج باشد[11].
و چون حقّ[12] تعالى بخود واجب است
قديم است، و چون بخود قائم است بديگرى محتاج نيست و محدث نيست.
(67) و بدان كه
خلق كه[13] در آفرينش و آفريدگار
سخن گويند[14] بسياراند[15]،
امّا ما[16] بر دو صنف اختصار
كنيم[17]: اوّل[18]
صنفى كه ايشان را فلاسفه[19] مىگويند، گفتند[20]
كه حقّ تعالى[21] اوّل چيزى كه بيافريد
ملكى بود كه آن را عقل اوّل خوانند چنانكه رسول عليه السلام[22]
مىفرمايد[23] «اوّل ما خلق اللّه
العقل»، و اين[24] ملك را سه جهت بود كه
آن را سه پر[25] خوانند[26]:
يكى بمعرفت حقّ[27] تعالى تعلّق دارد، و
يكى بمعرفت خود، و يكى بامكان خود[28] تعلّق دارد. [و آن
جهت كه بمعرفت حقّ[29] تعلّق دارد][30]