نام کتاب : رسائل شيخ اشراق نویسنده : شيخ اشراق جلد : 3 صفحه : 180
وانگه ازو[1] حاصل شود اوايل و نقل
كند ازو بثوانى بواسطه[2] وجود نفس ما. و مكمّل
ايشان و بدر آورنده[3] از قوّت بفعل آنست كه
حكما آن را «عقل فعّال» خوانند، و شرع آن را روح القدس خواند.
نسبت او با
عقول ما ( [مانند نسبت] آفتابست با ديدههاى ما)[4]. و آن آن
روحيست كه بحقّ اضافت كردند در آياتى كه آن را آورديم ما از قبل آن كه گفت: «وَ
نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي»[5]، و آن واسطه
وجود عالم عنصر است و كدخداى عنصريات است بامر حقّ تعالى، و اوست كه نفوس ما را
متنقّش گرداند بفضائل، چون بدو متّصل گرديم چنانكه در قرآن آمده است: «اقْرَأْ وَ
رَبُّكَ الْأَكْرَمُ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ»[6].
و قلم حقّ
تعالى از چوب و نى نيست بلكه ذات عقل است، كه آن عقل بفعل است. نسبت نفوس ما با
ايشان چون نسبت لوح است با قلم، پس نفوس ما الواح مجرّداند و او قلميست كه نفوس ما
را منقوش گرداند بعلوم حقيقى و معارف ربّانى. آيتى ديگر گفت «كَتَبَ فِي
قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ»[7]. و آنچه گواهى
مىدهد بدان كه تعليم از قدس است و آنچه گفت در حقّ پيغمبر عليه السلام: «عَلَّمَهُ
شَدِيدُ الْقُوى»[8] اشارت مىكند بعقل
فعّال كه او را حقّ تعالى مدد مىدهد به قوّه غير متناهى[9]. و آيتى
ديگر گفت