نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 77
امروزه بطحايى به جا نمانده؛ زيرا همه جا راهسازى و آسفالت شده است.
(1)
بطن:
جمع
آن «بطنان» به معناى جاهايى است كه سيلاب در آنها پهن و گسترده مىشود و باعث
حاصلخيزى و فراوانى علف و گياه در آن مىگردد. در سيره از جاهايى به نام بطن
رابغ، بطن اضم، بطن مرّ، بطن نخله، و بطن اعدا نام برده شده است. ما هر يك از اين
جاها را بر اساس قسمت دوم نامش يا مضاف اليه آن در جاى خود توضيح دادهايم.
در
اينجا به توضيح بطن اعدا مىپردازيم. اين بطن در راه هجرت، قبل از مدلجه تعهن،
قرار داشته است.
(2)
بطن
ريم:
-
«ريم».
(3)
بطيحاء:
مصغّر
«بطحاء» است. گفتهاند:
ميدانگاهى
بوده به ارتفاع حدود يك گز كه عمر بن خطاب آن را در بيرون مسجد مدينه ساخت و گفت:
هر كس خواست شعرى بخواند يا جار بزند، به اين ميدانگاه برود ... اين ميدانگاه بعد
از دوره عمر، ضميمه مسجد شد.
(4)
بعاث:
(به
ضم باء)، نام جايى است كه جنگ معروف ميان اوس و خزرج در آن به وقوع پيوست. در حديث
آمده است:
«جنگ
بعاث جنگى بود كه خداوند آن را به رسول خويش پيشكش كرد ...».
(5)
بغيبغه
:
مصغّر «بغبغ» و به معناى چاهى است كه آب آن نزديك باشد و به قولى:
چاهى
است به عمق يك قد يا در همين حدود. بغيبغه مزرعهاى بوده متعلق به امام على عليه
السّلام كه امروزه به آن «ينبع النخل» مىگويند. آن حضرت اين مزرعه را وقف
مسلمانان تهىدست كرد.
جاسر
مىگويد: هنوز هم اين نام بر زمين وسيع و خالى از سكنهاى كه در آنجا است، اطلاق
مىشود.
(6)
بقره:
راهى
است كه از مدينه منوّره به نخيل مىرود- «نخيل».
(7)
بقعاء:
(به
فتح باء و سكون قاف)، به معناى خشكسالى است. نام جايى در بيست و چهار ميلى مدينه
است كه ابو بكر جهت تجهيز مسلمانان براى جنگ با اهل ردّه به آنجا رفت. بعضى
گفتهاند: همان ذو القصّه است.
(8)
بقيع:
در
لغت به معناى جايى است كه در آن
نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 77