نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 425
(1)
«ه»
(2)
هبل
(به
ضمّ اول و فتح دوم)، ياقوت مىگويد: گمان مىكنم از «هابل» باشد، به معناى فربه و
پرگوشت و پيه و يا از «هبل» به معناى فرزندمردگى؛ يعنى كسى كه از هبل اطاعت
نمىكرد، اين بت جان فرزند او را مىگرفت.
هبل
بتى بوده از بنى كنانه كه قريش آن را مىپرستيدند. بعضى گفتهاند: هبل يكى از
بتهاى كعبه بوده و نزد قريش از همه بتها احترام و عظمت بيشترى داشته است. همين
بت است كه ابو سفيان، وقتى در جنگ احد به پيروزى دست يافت، خطاب به آن مىگفت:
زنده باد هبل، اى هبل! آيين خود را برتر گردان و پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله
در پاسخ فرمود: خداوند برتر و والاتر است.
[هبل:
از
هباله گرفته شده كه به معناى غنيمت است؛ يعنى بتى كه عبادت او مغتنم مىباشد، يا
هر كس او را پرستش كند به غنيمت مىرسد.
هبل
بت قبيله «بنى كنانه» بود كه قريش نيز آن را مىپرستيدند و قبيله كنانه نيز بتهاى
«لات» و «عزّى» را كه مربوط به قريش بود، عبادت مىكردند و ديگر اقوام عرب هم
مجموع آنها را حرمت مىنهادند و در هر سال اجتماعى از آنها بر گرد اين بتان تشكيل
مىشد.
به
گفته «ابو منذر» بتهاى قريش در داخل كعبه و در اطراف آن بودند و بزرگترين بتها
از نظر قريش بت هبل بود كه «خزيمة بن مدركه» آن را در كعبه نصب كرده بود و از اين
رو به آن هبل خزيمه مىگفتند و هدايايى به آن تقديم و در كنار آن قرعهكشى
مىكردند.
نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 425