نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 387
قصىّ بن كلاب و خزاعه بر سر اين سمت، جنگى خونين در آن محل رخ داد و
جمعيت بسيارى از دو طرف كشته و زخمى شدند و از اين رو، اين محل «مضجر» ناميده شد.
سرانجام
اين جنگ با حكميت به مصالحه انجاميد و پردهدارى كعبه و كليددارى آن و نيز سرپرستى
مكه به «قصىّ» واگذار گرديد.[1]]
(1)
مضنونه:
يكى
از نامهاى (چاه) زمزم است.
(2)
مضيق
الصفراء:
جايى
است از وادى الصفراء. در جنوب شهر مسيجيد، در نود كيلومترى مدينه، وادىها به هم
مىپيوندند و به تنگهاى از وادى، واقع در ميان دو كوه، يكى جنوبى به نام كوه
«خلص» و ديگرى شمالى، به نام «مستعجله»، مىريزند. اين آبهاى به هم پيوسته، از
تنگه كه عبور كرد، به نام وادى (رودخانه) صفراء خوانده مىشود.
صفراء،
دهكدهاى است در راه مدينه به بدر. گاهى اوقات فقط «مضيق»- بدون مضاف اليه- گفته
مىشود.
[مطعمون:
جمع
مطعم است. آنها كسانى بودند كه در عصر جاهليت، در موسم حج با كشتن شرّ، غذاى مورد
نياز حجاج را تدارك مىديدند و از آنان پذيرايى مىكردند.
ابن
هشام در جلد دوم سيره، نام افرادى از قبيله قريش را آورده كه به اطعام حجاج
مىپرداختند و از جمله آنها، عباس بن عبد المطّلب، عموى پيامبر خدا صلّى اللّه
عليه و آله مىباشد.[2]]
(به
فتح ميم)، در خبر مربوط به جنگ مؤته از اين مكان نام برده شده و آن شهرى است در
شرق اردن، در راه مدينه به عمّان، كه در 212 كيلومترى جنوب عمّان مىباشد.
(4)
معبد
(امّ معبد):
به
آن «خيمتا امّ معبد» نيز مىگويند. در شرق راه شوسه مكه به مدينه واقع شده و
چسبيده به گردنه مشلّل مىباشد.
(5)
معجب:
در
روايت، به جاى «باء»، «فاء»
______________________________
(1). شفاء الغرام، ج 2، صص 107، 108، پاورقى.
نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 387