نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 331
(1)
«ل»
(2)
لابتان:
تثنيه
«لابة» است، به معناى حرّه يا سنگستان سياهرنگ و جمع آن «لاب» مىباشد. در حديث
آمده است كه:
«پيامبر
صلّى اللّه عليه و آله ميان دو لابه را حرم قرار داد»؛ يعنى مدينه را، زيرا مدينه
ميان دو حرّه يا سنگستان جاى گرفته است. «لابه» در لغت به معناى زمين پوشيده از
سنگهاى سياه است. مردم مدينه هنوز هم «لابتان» را مىشناسند. يكى از آن دو «حرّة
واقم» است كه آن را حرّه شرقى مىنامند و در شرق مدينه، از طرف جاده فرودگاه، واقع
است و ديگرى «حرّة الوبره» كه آن را حرّه غربى مىنامند ... اما اكنون چيزى به نام
حرّه يا سنگستان ديده نمىشود، بلكه آنچه ديده مىشود خانه است و ساختمان و
كوچهها و خيابانهاى آسفالت.
(3)
لات:
بتى
بوده در طائف كه آن را مانند كعبه تعظيم و احترام مىكردند. اين بت در محل غرب
مسجد ابن عباس و نزديك آن قرار داشته است.
(4)
لافت:
جزيرهاى
است در درياى عمان، واقع در ميان عمان و هجر. اين همان جزيره بنى كاوان است كه
عثمان بن ابى العاص ثقفى در زمان خلافت عمر بن خطاب آن را فتح كرد.
(5)
لحيا
جمل:
(به
فتح لام و سكون حاء)، لحيا تثنيه «لحى» است، به معناى دو استخوان فكّ، و جمل به
معناى شتر است. در حديث آمده است كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله (در مسير حج) در
«لحى جمل» حجامت كرد و آن، جايى است ميان مكه و مدينه؛ همان عقبه جحفه است كه در
هفت ميلى سقيا قرار دارد.
نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 331