نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 315
(1)
قرقره:
به
آن «قرقرة الكدر» هم گفتهاند. در قضيه فتح خيبر، از اين محل نام برده شده است.
قرقره، دشتى است در برابر خيبر از طرف مدينه و شش كيلومتر با خيبر فاصله دارد و
جاده از ميان آن مىگذرد.
از
جانب غرب، كوه صهبا مشرف بر آن است و هر دو در وسط حرّه، حرّة النار، كه امروزه به
نام حرّه خيبر معروف است، واقع شدهاند.
بكرى
مىنويسد: انيس، صاحب المخصره[1] و ياران او، يسير بن رزام يهودى
و يارانش در قرقرة الكدر كشته شدند.- «الكدر» در حرف كاف.
در
طبقات آمده است: نام يهودى «اسير بن رزام» است و نام محل، قرقره ثبار.
(2)
قرقيسه
(قرقيسيّه):
شهرى
است در سوريه (استان الجزيره) واقع در مصبّ خابور به فرات. در متن يكى از احاديث
مربوط به اخبار و حوادث زمان امام على عليه السّلام نام اين شهر آمده است.
(3)
قرن:
(به
فتح اول و سكون دوم)، همان «قرن المنازل» است و در راه طائف از مكّه قرار دارد كه
از نخلة اليمانيه مىگذرد. با مكّه هشتاد كيلومتر فاصله دارد و فاصلهاش تا طائف
پنجاه و سه كيلومتر مىباشد.
در
مسير پيامبر خدا به طائف، از اين محل نام برده شده. بعضى آن را به فتح راء
خواندهاند، اما گفته شده اين اشتباه است؛ زيرا قرن، به فتح، نام قبيلهاى است ...
قرن المنازل: ميقات مردم يمن و طائف مىباشد.
(4)
قرن
مسقله
:
قرن نام مردى است كه در زمان جاهليت در قرن زندگى مىكرد.
ازرقى
روايت مىكند كه پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله در روز فتح مكّه بر فراز اين
كوه نشست و مردم براى بيعت با ايشان مىآمدند.
(5)
قريتان:
در
قرآن آمده است: وَ قالُوا لَوْ لا نُزِّلَ هذَا الْقُرْآنُ عَلى رَجُلٍ مِنَ
الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ. مقصود از قريتان مكه و
طائف است.
(6)
قريس:
(به
ضمّ اول و فتح دوم)، مصغّر «قرس» است، به معناى سرما و يخبندان.
______________________________
(1). المخصره؛ آنچه كه بدان تكيه كنند، مانند عصا، عصاى كوتاهى كه
پادشاه هنگام سخنرانى به دست گيرد، تعليمى- لسان العرب.
[1] . المخصره؛ آنچه كه بدان تكيه
كنند، مانند عصا، عصاى كوتاهى كه پادشاه هنگام سخنرانى به دست گيرد، تعليمى- لسان
العرب.
نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 315