نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 297
(1)
«ف»
(2)
فاجّه:
(به
تشديد جيم)، در اخبار هجرت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به مدينه، از اين نام ياد
شده است. پيشينيان ميان آن و «قاحه» خلط كردهاند؛ در حالى كه اين دو در مجاورت هم
هستند. «قاحه» وادى و رودخانه اصلى است و «فاجّه» يكى از ريزابههاى آن مىباشد كه
از جبال قدس مىآيد و از شرق «قاحه» به اين وادى مىريزد.
(3)
فاران:
ياقوت
مىنويسد: واژهاى عبرانى است كه معرّب شده است. بعضى گفتهاند: نام كوههاى مكه
است.
(4)
فارع:
دژى
بوده در مدينه، متعلق به حسّان بن ثابت. محل آن دانسته نيست.
(5)
فجّ
الرّوحاء:
ميان
مكه و مدينه است. راه پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله به بدر و راه آن حضرت به
مكه در سال فتح و در سال حج از اين فج مىگذشت.
فجّ
در لغت به معناى راه فراخ ميان دو كوه است و جمع آن «فجاج» مىباشد. نيز به هر
راهى «فجّ» گفته مىشود.- «روحاء».
(6)
فحل:
(به
كسر فاء و سكون حاء)، در شرح حال سائب بن حارث بن قيس آمده است كه وى در غزوه طائف
مجروح شد و در زمان خلافت عمر بن خطاب در جنگ «فحل» كشته شد.
«فحل»
در ميان رومىها به «بلا» معروف بود و امروزه به آن «اطلال» مىگويند و در شرق رود
اردن و ميان رود زرقا در جنوب، و رودخانه يرموك در شمال، واقع است.
(7)
فحلتان:
در
اخبار جنگ زيد بن حارثه با
نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 297