نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 258
(1)
عاليه:
هرگاه
گفته شود عاليه مدينه، مقصود منطقه بالاى آن؛ يعنى جايى است كه وادى بطحان از آنجا
مىآيد. امروزه به اين منطقه «عوالى» مىگويند. در سيره آمده است كه: پيامبر خدا
صلّى اللّه عليه و آله عبد اللّه بن رواحه را به سوى مردم عاليه فرستاد تا پيروزى
مسلمانان در بدر را به آنان بشارت دهد.
(2)
عامر
بن صعصعه:
قبيلهاى
است از هوازن كه زيستگاه آنان از شرق طائف تا جنوب نجد امتداد داشت. در سال نهم
هجرى، هيأتى به نمايندگى از اين قبيله، به حضور پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله
رسيد كه عامر بن طفيل و اربد بن قيس، جزو اين هيأت بودند.
(3)
عامر
بن لؤى:
تيرهاى
از قريش است كه بيشترينشان در مكه به سر مىبردند.
(4)
عاير:
در
ذيل «عائر» ذكر شد. عاير كوهى است در مدينه يا نزديك آن. در حديث هجرت «ثنية
العائر»- كه بعضى آن را به غين (غائر) گفتهاند- آمده است كه قبل از مدينه در راه
هجرت قرار دارد. راه شوسه ميان مدينه و مكه را امروزه راه هجرت مىگويند. اين راه
از بدر نمىگذرد.
(5)
عبابيد:
بعد
از مدلجه تعهن، در راه هجرت پيامبر واقع است. اين كلمه را به صورت «عبابيت» نيز
گفتهاند. كسانى كه «عبابيد» روايت كردهاند آن را جمع «عبّاد» دانستهاند و آنان
كه «عبابيب» روايت نمودهاند، گويا جمع «عبّاب» دانستهاند كه مأخوذ است از «عببت
الماء عبّا»؛ «آب را با يك نفس آشاميدم.»
(6)
عبد
القيس:
قبيلهاى
كه در منطقه شرقى ساحل خليج فارس مىزيستهاند. در سال نهم هجرى هيأتى به نمايندگى
از اين قبيله به حضور پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله رسيد.
[عبرى:
شهرى
است در يمن، كه ميان زبيد و عدل واقع است و نزديك ساحل قرار دارد.[1]
در
حديث است كه: «كان ثوبا رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله الّذى أحرم فيهما
يمانيّين عبريّ و ظفار»؛[2] «لباسى كه پيامبر خدا صلّى
اللّه عليه و آله در آن محرم شد، از جامه عبرى و ظفار بود.»]
(7)
عبلاء
(عبلات):
نام
ديگر بتخانه
______________________________
(1). تاج العروس، ج 12، ص 511 ماده «عبره».
نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 258