نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 216
مىشود و نزديك مدينه است. در تعيين مكان اين كوه اتفاق نظريه نيست،
اما معروف است كه در شرق مدينه قرار دارد؛ براى اينكه حربى مىگويد: (آب) وادى
قنات از قرقره و شوران مىآيد.
(1)
شوط:
(به
فتح اول و سكون دوم)، در لغت به معناى «دويدن» است. ابن اسحاق مىنويسد: هنگامى كه
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به سمت احد خارج شد، وقتى به شوط، واقع در بين احد
و مدينه رسيد عبد اللّه بن ابىّ[1] از شركت در جنگ خوددارى كرد و
به مدينه برگشت.
گفتنى
است كه هيچكس جاى شوط را نمىداند. شايد اين نامهايى كه مورّخان ذكر مىكنند، در
زمان جاهليت و صدر اسلام شناخته و به نام نبودهاند و لذا هرگاه حادثه و رخدادى را
توصيف كردهاند، نامهاى اماكنى را كه بعدها پديد آمده بر روى آن گذاشتهاند ...
احتمالا، شوط در اينجا: محل مسابقه اسبها بوده كه در روزگار رسول گرامى شهرتى
نداشته، بلكه بعدها در زمان اين روايت در عصر عباسى به وجود آمد و يا نام بستانى
است كه مردم در عصر عباسى كاشتهاند و قبلا ميدان اسبدوانى بوده است.
[و
نيز «شوط» به يك بار رفتن به سوى نهايت چيزى گفته مىشود و جمع آن «اشواط» است و
در حديث آمده كه:
«طاف
صلّى اللّه عليه و آله بالبيت سبعة اشواط»؛ «پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله هفت
بار خانه كعبه را طواف كرد.»[2]]
[همچنين
«شوط» نام بستانى در مدينه بوده كه امروزه به محلّههاى مسكونى مختلف تبديل گرديده
و هر كوى و محلّهاى از آن، نام خاص خود را دارد و نام سابق آن (شوط) براى كسى
آشنا نيست.[3]]
[شيح:
گياهى
است بيابانى كه مزه آن تلخ و بوى آن معطّر است و حيوانات از آن تغذيه مىكنند[4] و آن را به فارسى درمنه
مىگويند در حديث آمده: «لا بأس أن تشمّ ... الشّيح و أشباهه و أنت محرم»[5]
______________________________
(1). سركرده منافقان در مدينه.
نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 216