نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 193
روايت شده كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله در مسجد الروحاء، كه در
عرق الظبيه است، نماز خواند و فرمود: «اينجا سجاسج، وادىاى از وادىهاى بهشت
است.» (المناسك، ص 446) نيز- «الروحاء».
(1)
سجله:
چاهى
قديمى است در مكه، كه مطعم بن عدىّ آن را حفر كرد. حفر اين چاه به هاشم يا قصىّ
نيز نسبت داده مىشود و آنگونه كه ادعا مىشود، اين چاه پيش از پيدايش چاه زمزم
حفر شده است.
(2)
سدّ:
به
ضمّ سين و فتح آن خواندهاند و گفتهاند: با ضمّ به معناى بند و سدّ طبيعى است و
با فتح به معناى بند و مانعى است كه ساخته دست بشر باشد. بعضى نيز گفتهاند: هر دو
به يك معنا است. در سيره و حديث از اين نام ياد شده است؛ مثلا ياقوت نقل كرده است
كه سدّ آب بارانى است كه كوه شوران مشرف بر آن مىباشد و پيامبر خدا صلّى اللّه
عليه و آله دستور داد جلو آن سدّى بسازند. از اين سدّ قناتى به قبا كشيده شده
است.- «شوران».
در
بخارى آمده است كه پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله در محلّ سدّ صهباء با صفيه
عروسى كرد.
اين
سد ميان خيبر و مدينه قرار دارد. در روايتى «سدّ روحاء» آمده است. گفتهاند: همان
سدّ صهباء درست است؛ زيرا روحاء در خيبر نيست.
[سدانة
البيت:
به
معناى خدمت كعبه است و به كسى كه اين مسئوليت را به عهده داشته «سادن الكعبه»
مىگفتهاند و كار او توليت كعبه، گشودن و بستن در و انجام وظايف محوّله نسبت به
بتهاى درون كعبه در زمان جاهليت بوده است.[1]
سدانة
البيت سمتى بوده كه به صورت موروثى در ميان طايفه «بنى عبد الدار نسل به نسل
مىگشت.[2]]
(3)
سدّ
مأرب:
در
يمن بوده است.
(4)
سدّ
معونه:
-
«سدّ» و «معونه».
(5)
سدير:
كه
غالبا در كنار «خورنق» از آن ياد مىشود، نام قصر نعمان بن منذر بوده است. بعضى
گفتهاند قصرى بوده نزديك خورنق در حيره. به قولى هم نام
______________________________
(1). لسان العرب، ج 13، ص 207، ماده «سدن».
نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 193