نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 188
آمده است.
دباغ
در كتاب «بلادنا فلسطين» مىگويد: به عقيده بعضى، شهر قديمى زغر كه در داستان لوط
پيامبر از آن ياد شده، در غور الصافى، در ساحل جنوب شرقى بحر الميت نزديك مصب وادى
حسا و در جايى كه به نام «شيخ عيسى» معروف است، قرار داشته. هنگامى كه سدوم و
همتايانش (بر اثر خشم و عذاب خداوند) ويران و نابود شدند، زغر به دليل آنكه مردمش
مرتكب آن فحشا نمىشدند، از تخريب و نابودى در امان ماند. در موارد بسيارى، بحر
الميّت به زغر نسبت داده شده و آن را درياى زغر خواندهاند.- «بلادنا فلسطين» (ج
1، ص 108)
به
ظاهر، اين شهر تا سدههاى هفتم و هشتم هجرى موجود بوده است؛ چه، ياقوت حموى از آن
ياد كرده و گفته است: زغر در يك وادى مرضخيز بد آب و هوا، در شومترين سرزمين واقع
شده و مردمش فقط به دليل آنكه زغر وطن آنهاست، در آنجا زندگى مىكنند.
در
يكى از سالها، بيمارى مهلكى ميان آنها شايع مىشود و همه آنان يا بيشترشان را از
بين مىبرد. شيوع بيمارىها در زغر و تغيير راههاى بازرگانى از آن، به جاهاى
ديگر، آثار و پيامدهاى بدى داشت كه به زوال و نابودى اين شهر انجاميد.
(1)
زقاق
ابن حبين:
يكى
از كوچههاى مدينه در غرب مسجد النبى بوده است. در طبقات، به جاى حبين، «حنين»
آمده است كه فكر مىكنم تحريف شده باشد.
(2)
زقاق
ابن واقف:
كوچهاى
بوده در مدينه، در صدر اسلام، كه به بازار مدينه منتهى مىشده است.
(3)
زمعه
يا زمع:
(به
فتح اول و سكون دوم)، از زيستگاههاى حمير در يمن است.
پيامبر
خدا صلّى اللّه عليه و آله يمن را ميان پنج نفر تقسيم كرده بود ... يكى از آن پنج
قسمت را در اختيار ابو موسى گذاشت. او بر زبيد و زمعه و عدن و ساحل، امارت مىكرد
...
(4)
زوراء:
جايى
بوده در مدينه، واقع در غرب مسجد النبى، در محل بازار مدينه صدر اسلام؛ همان جايى
كه بعدها «مناخه» نام گرفت. در بخارى آمده است كه: عثمان دستور داد اذان سوم را- و
در روايتى
نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 188