نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 136
به وقوع پيوست.
(1)
حرّه
الوبره:
(به
فتح واو و باء و راء. بعضى سكون باء را جايز دانستهاند)، سنگلاخ مشرف بر وادى
عقيق را حرّة الوبره مىگويند. چاه و قصر عروه در همين حرّه واقع است. برخى به اين
سنگلاخ حرّه غربى نيز گفتهاند.
(2)
حريم:
جايى
است در نواحى يمن كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله قيس بن سلمة بن سراحيل را به
كارگزارى آنجا گماشت. در منطقه باحه سعودى قريهاى است به نام قريه بنى حريم كه
ممكن است همان حريم باشد.
[و
نيز در عصر جاهليت، هنگامى كه مشركان وارد حرم مىشدند، جامههاى خود را از تن
بيرون مىآوردند و تا وقتى در حرم بودند آنها را نمىپوشيدند، آنان به آن جامهها
«حريم» مىگفتند.[1]
سپس
از ديگران تقاضا مىكردند تا جامهاى به آنها بدهند كه با آن طواف كنند؛ زيرا
معتقد بودند با جامهاى كه در آن گناه كردهاند، نبايد به طواف بپردازند. گاهى هم
كسى به آنها لباسى نمىداد و آنها همچنان برهنه طواف مىكردند. زنان نيز در اين
مورد از اين سنت جاهلى مستثنا نبودند و گاهى با بدن كاملا برهنه طواف مىكردند!
يك
سال پيش از حجّة الوداع، امير مؤمنان عليه السّلام در موسم حج، پيام برائت خداوند
و پيامبرش صلّى اللّه عليه و آله را به همگان ابلاغ كرد و يكى از مواد آن پيام اين
بود كه:
«و
لا يطوفنّ بالبيت عريانا»؛ «به هيچ وجه كسى نبايد با بدن لخت و عريان، گرد كعبه
طواف كند.»[2]]
(3)
حزن:
(به
فتح اول و سكون دوم)، ضدّ سهل (زمين نرم، هموار و دشت) است؛ يعنى زمين درشت
برآمده، نام راهى است ميان مدينه و خيبر كه وقتى نام آن به پيامبر صلّى اللّه عليه
و آله گفته شد، حضرت از پيمودن آن خوددارى ورزيد و از راه مرحب رفت.
(4)
حزوره:
(به
فتح اول و سكون دوم و فتح واو و راء)، در لغت به معناى تپه و پشته كوچك است. حزوره
نام بازار مكه بوده است.
در
حديث آمده كه پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله در
نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 136