نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 477
در فصل اول مدّعى آن است كه كتب
گذشته تحريف گرديده و هر آنچه در امم سالفه رخ داده در اين امّت نيز رخ خواهد داد.
در
جواب اين شبهه توضيح داديم كه مقصود از تشابه امم، در اصل كلّى رفتارهاى ناهنجار و
مقاومتهاى نارواى آنان در مقابله با پيامبران است، نه در جزئيات و خصوصيّات مربوط
به شرايط ويژه هر زمان. علاوه تحريفى كه در كتب عهدين صورت گرفته، در رابطه با
ترجمهها و تفسيرهاى نابجا است و اساسا مفهوم تحريف- در لغت و در استعمال قرآنى-
انحراف در تفسير و كجى معنا است. هرگز تحريف در قرآن به معناى تحريف لفظى كه تغيير
در نصّ عبارت اصل باشد، استعمال نشده است.
در
فصل دوم گويد: «نحوه جمع و تأليف قرآن كه پس از پيامبر انجام گرفت، طبعا مستلزم
افتادگى برخى آيات و كلمات يا جابهجايى آنها مىگردد».
در
جاى خود روشن ساختيم كه تنظيم آيهها در هر سوره و تكميل هريك از سورهها در حيات
پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و با دستور و نظارت وى انجام گرفته است، لذا
نظم آيات هر سوره را توقيفى مىدانيم. آنچه پس از وفات پيامبر انجام گرفته، تنها
جمع سورهها و ترتيب آنها به صورت «مصحف» بوده است لا غير. ازاينرو ترتيب
سورهها را توقيفى نمىشماريم. علاوه، صحابه بزرگ كه به جمع و تأليف قرآن دست
زدهاند از دقّت و آگاهى كامل برخوردار بوده و احتياط لازم را رعايت كردهاند.
در
فصل سوم توجيهات بزرگان اهل سنت را پيرامون روايات تحريف كه در كتب حديثى آنان
آمده، يادآور مىشود. در جاى خود گفتيم اين توجيهات غير وجيه است چه رسد به آن كه
مورد استناد قرار گيرد[1].
در
فصل چهار و پنج و شش گويد كه هريك از مولا امير مؤمنان عليه السّلام و عبد اللّه
بن مسعود و ابىّ بن كعب، براى خود مصحفى گرد آورده بودند كه طبعا با يكديگر اختلاف
داشتهاند. در جاى خود گفتيم كه اختلاف در نظم سورهها بوده نه چيز ديگر[2].