نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 429
عرش تدبير و منظور، علم خداى
متعال است به همه مصالح و شايستگىها و بايستگىهاى هستى، در برههاى كه جز آب
چيزى نبوده است. در نتيجه آيه كنايه از آن است كه خداى تعالى بود و هيچچيز با او
نبود، و خداوند پيش از آفرينش جهان ابتدا آب، سپس همه مخلوقات را از آب آفريد.
قرآن
كريم در چند جا اشاره دارد كه ريشه زندگى، هم در منشأ و پيدايش و هم در صحنه هستى
و تداوم حيات، همه از آب است. مىفرمايد:
«وَ
جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍ[1]؛
هر چيز زندهاى را از آب پديد آورديم».
«وَ
اللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ[2]؛
خدا هر جنبندهاى را از آب آفريد».
درباره
انسان مىگويد:
«وَ
هُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً[3]؛ و
او است كه از آب بشرى آفريد».
مقصود
از اين آب همان آبى است كه سر منشأ همه موجودات است چنان چه در آيات فوق آمده، يا
منظور از آب، نطفه است چنان چه در آيه «خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ[4]؛
[آدمى] از آبى جهنده آفريده شد». «أَ لَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ ماءٍ
مَهِينٍ[5]؛
مگر شما را از آبى پست نيافريديم؟». مقصود از «پست» بدبو و نفرتآور، بر حسب ظاهر
است. ولى بيشتر مفسرين بر اين عقيدهاند كه منظور از «ماء» همان پديده نخستين است
«أوّل ما خلق الله الماء[6]؛ نخستين
چيزى كه خدا آفريد آب بود»، كه تمامى پديدهها از آن ريشه گرفتهاند، زيرا بذر
نخستين موجود زنده تنها از آب پاشيده شد، همان بذر اوّليّهاى كه به صورت حيوان
ساده تكسلولى (آميب) شكل گرفت و به سوى جاندارانى كه اعضاى پيچيده با بيش از يك
ميليون سلول پيشرفت كرد.
امّا
چگونگى پيدايش حيات- در آب اقيانوسها، درياها و باتلاقها- از نكات مبهمى است كه
هنوز علم تجربى بدان دست نيافته است. ازاينرو است كه تئورى تكامل جانداران- به هر
شكل و فرضيّهاى كه تاكنون مطرح شده- به بررسى مرحله پس از پيدايش نخستين سلول
زنده پرداخته است، اما برهه پيش از آن هنوز مجهول