نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 426
در آيه بهتر روشن شده و تا
حدودى از ابهامات تفاسير پيشين كاسته شده است.
اشتباه
مفسّران پيشين در اين بوده كه از تعبير «يصّعّد في السّماء»- با تشديد صاد و عين و
به كار بردن «فى»- كوشش براى صعود به آسمان فهميدهاند. در صورتى كه اگر اين معنا
مقصود بود، بايستى واژه «إلى» را به جاى «فى» به كار مىبرد. ديگر آن كه «يصّعّد»-
از نظر لغت- مفهوم «صعود» و بالا رفتن را نمىدهد، بلكه كاربرد اين لفظ- از باب
تفعّل «تصعّد»- براى افاده معناى به دشوارى افتادن مىباشد به گونهاى كه از شدّت
احساس سختى، نفس در سينه تنگ شود. در لغت «تصعّد نفسه» به معناى به دشوارى نفس
كشيدن و تنگى سينه و احساس درد و رنج است. واژههاى «صعود» و «صعد» بر دامنههاى
صعب العبور اطلاق مىشود و براى هر امر دشوار بسيار سختى به كار مىرود. در سوره
جن آمده: «وَ مَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذاباً
صَعَداً[1]؛ و
هر كه از ياد پروردگار خود روى گرداند، او را در عقوبت دشوارى در مىآورد». در
سوره مدّثّر نيز آمده: «سَأُرْهِقُهُ صَعُوداً[2]؛
او را به سختترين عقوبتى دچار مىسازم».
ازاينرو
معناى «كَأَنَّما يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ» چنين
مىشود: او مانند كسى است كه در لايههاى مرتفع جوّ، دچار تنگى نفس و سختى و
دشوارى فراوان گشته است. در واقع كسى كه خدا را از ياد برده- در زندگى- مانند كسى
است كه در لايههاى بالايى جوّ قرار دارد و دستخوش درد و رنج و سختى تنفّس است.
لذا از اين تعبير (اعجاز گونه) به خوبى به دست مىآيد كه اگر كسى در لايههاى
فوقانى جوّ فاقد وسيله حفاظتى باشد، دچار چنين دشوارى و تنگى نفس مىگردد. اين جز
با اكتشافات علمى روز قابل فهم نيست، كه در آن روزگار براى بشريّت پوشيده بوده
است.
پيشينيان
بر اين عقيده بودهاند كه هوا فاقد وزن است، تا سال 1643 م كه وسيله هواسنجى بر
دست «توريچلى» (1608- 1647) اختراع گرديد[3]
و بدين وسيله پى بردند كه هواداراى وزن است. همچنين پى بردند كه هوا تركيبى از
گازهاى مخصوصى است كه هريك وزن مشخصى دارد و مىتوان وزن هوا را در هر كجا با