نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 306
بسته است. دستهاى خودشان بسته
باد و از رحمت حق، بدين گفتار دور باشند.
بلكه
دو دست او گشاده است، هرگونه بخواهد بخشش مىكند».
ولى
در اين آيه دليلى بر پندار اشاعره وجود ندارد. زيرا عبارت «غلّ يد» كنايه از عجز و
ناتوانى است، در مقابل «بسط يد» كه كنايه از قدرت و توانايى است و در استعمال رايج
عرب با همين معنا به كار مىرود. چنان كه در آيه ديگر آمده «وَ لا
تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِكَ وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ
فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً[1]؛ و
دستت را به گردنت زنجير مكن و بسيار [هم] گشاده دستى منما تا ملامت شده و
حسرتزده بر جاى مانى». پر روشن است كه مفهوم حقيقى اين دو تعبير در اين آيه مقصود
نيست.
بلكه
كنايه از فشردگى در زندگى و گشادگى در رفتار است، كه مايه حسرت خواهد بود.
لذا
«غلّ يد» و «بسط يد» در آيه بالا همان است كه در سوره آل عمران با عنوان فقير و
غنىّ مطرح شده: «لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ
فَقِيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ»[2].
يد،
در قرآن در 12 مورد، منسوب به خدا ياد شده كه در تمامى اين موارد، مقصود: قوت،
قدرت، توانايى و توانمندى است.
وجه،
در قرآن در 11 مورد به كار رفته كه به معناى نفس ذات مقدسه است؛ مانند
«كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ[5]؛
جز ذات او همه چيز نابود شونده است». «إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ
اللَّهِ[6]؛
ما براى خشنودى خدا است كه به شما مىخورانيم». و آياتى ديگر كه همه از همين قبيل
است.
عين،
در پنج مورد آمده، يكبار به گونه مفرد و چهار بار به گونه جمع، كه در