نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 28
از آنچه در قرآن و حديث در اين
باره آمده است، مىپردازيم:
انسان
موجودى دوجانبه است كه در ميانه دو جهان مادّه و مجرّدات قرار دارد و داراى روح و
جسم است. از جانب روح متعالى است و دست بر آسمان دارد و از سوى جسم متسافل است و
بر زمين دست نهاده است. قرآن پس از آن كه مراحل آفرينش انسان را- در دوران جنينى-
وصف مىكند، در مراحل پى در پى او را به جايى مىرساند كه از جهان مادّه فراتر
رفته و روح متعالى در او دميده مىشود: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ
مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِينٍ ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِي قَرارٍ مَكِينٍ ثُمَّ
خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا
الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ...[1]؛ و
به يقين انسان را از عصارهاى از گل آفريديم؛ سپس او را نطفهاى در جايگاه استوارى
[- رحم] قرار داديم؛ سپس نطفه را به صورت علقه [- خون بسته] و علقه را به صورت
مضغه [- چيزى شبيه گوشت نرمشده] و مضغه را [كه حالت غضروفى دارد] به صورت
استخوانهايى در آورديم و بر استخوانها گوشت پوشانيديم ...».
قرآن
تا اينجا مراحل وجود مادّى انسان را مطرح مىكند، آنگاه مىفرمايد:
«... ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ[2]؛
... سپس آن را آفرينش تازهاى داديم؛ پس گرامى باد خدايى كه بهترين آفرينندگان
است». اين آفرينش ديگر، همان روح انسان است كه پس از گذشت چهار ماه- دوران جنين-
بر او دميده مىشود. در آيه ديگرى نيز به اين دو مرحله آفرينش اشاره شده است:
«وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طِينٍ، ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ
مِنْ ماءٍ مَهِينٍ، ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ ...[3]؛ و
آفرينش انسان را از گل آغاز كرد؛ سپس نسل او را از چكيده آبى پست آفريد. سپس
[اندام] او را موزون ساخت و از روح خويش در وى دميد ...».
نكته
جالب در اين آيه آن است كه روح دميده شده در انسان از سنخ عالم ملكوت معرفى مىشود
(من روحه) و به خود پروردگار نسبت داده مىشود و نشان مىدهد كه روح فراتر از سنخ
ماديات است. امام صادق عليه السّلام در اين زمينه مىفرمايد:
«إنّ
اللّه خلق خلقا و خلق روحا ثم أمر ملكا فنفخ فيه ...[4]؛
خداوند آفريدهاى آفريد و