نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 274
باشد. تا اين كه مفسّر با ابزار
و وسايلى كه در اختيار دارد در زدودن آن ابهام بكوشد[1].
تفسير
از ريشه «فسر الأمر» به معناى أوضحه و كشف عنه (آشكار نمودن) گرفته شده است. فسر و
فسّر مانند كشف و اكتشف، مجرّد و مزيد فيه، يك معنا مىدهند (هر دو متعدّى به يك
مفعول مىباشند). جز آن كه مزيد فيه، از باب «زيادة المبانى تدلّ على زيادة
المعانى»[2] مبالغه در
امر را مىرساند. لذا كشف از اكتشف اعم است، زيرا كشف، مطلق ظاهر نمودن را
مىرساند ولى اكتشف، دلالت دارد كه اعمال نيروى بيشترى در استخراج و اكتشاف (ظاهر
نمودن) به كار رفته است. همچنين فسر، مطلق بيان و توضيح است. ولى فسّر دلالت دارد
كه در تبيين و تفسير، نيروى بيشترى به كار افتاده و كار به آسانى انجام نگرفته،
وگرنه ترجمهاى بيش نيست.
تأويل،
از ريشه «اول» گرفته شده، لذا تأويل به معناى ارجاع دادن مىباشد.
تأويل
در موردى به كار مىرود كه گفتار يا كردارى مايه شبهه گرديده، موجب حيرت و
سرگردانى شده باشد، چنانچه در تعريف «متشابه» گذشت. لذا تأويلگر (كسى كه راه
تأويل صحيح را مىداند) در جهت رفع شبهه اقدام نموده، ظاهر شبههانگيز آن گفتار يا
كردار را به جايگاه اصلى خود (وجه صحيح آن) بازمىگرداند.
مصاحب
موسى هنگامى كه او را در شگفتى يافت، به وى نويد داد تا او را از سرّ كار خود با
خبر سازد و تأويل درست كردار خود را با وى در ميان گذارد:
«سَأُنَبِّئُكَ بِتَأْوِيلِ ما لَمْ تَسْتَطِعْ عَلَيْهِ صَبْراً[3]؛
به زودى تو را از تأويل آنچه نتوانستى بر آن شكيبا باشى، آگاه خواهم ساخت».
علاوه
بر معناى فوق، تأويل معناى ديگرى نيز دارد كه هم آيات متشابهه و هم آيات محكمه را
شامل مىشود. اين معناى تأويل به «بطن قرآن» تعبير مىشود و دلالت درونى قرآن را
مىرساند. معناى بطن در مقابل دلالت ظاهرى و برونى قرآن كه از آن به «ظهر قرآن»
تعبير مىشود، قرار گرفته و اين معناى باطنى براى تمامى آيات وجود دارد. پيامبر
اكرم صلّى اللّه عليه و آله مىفرمايد: «ما فى القرآن آية الّا و لها ظهر و بطن؛
[1] عوامل ابهام و وسايل زدودن آن، كه همان منابع و
مبانى تفسيرى مىباشد. در مقالى جدا آورده مىشود.
[2] يعنى هر چه بر موادّ لفظ افزوده شود، بر مفهوم
بيشترى دلالت مىكند.