نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 269
سهل و امكانپذير است.
شبهه
سوم: بودن آيات ناسخ و منسوخ در قرآن مستلزم وجود تنافى ميان برخى آيات قرآن است
كه با آيه «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ
غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً»[1]
سازگار نيست، زيرا اين آيه هرگونه تضاد و تنافى ميان آيات را نفى مىكند.
ولى
بايد توجّه داشت كه وجود تنافى در صورتى است كه ظاهرى نباشد. هرگاه حكم منسوخ
زمانا و ملاكا با حكم ناسخ مغايرت داشت، و هريك در جاى خود مشتمل بر مصلحت زمانى
خويش بود، در آن صورت تنافى مرتفع مىگردد. در حقيقت هيچگونه تضادّى ميان دو حكم
يادشده وجود ندارد. نهايت أمر آنكه مراجعهكننده بايستى جهت يادشده را كه موجب رفع
تنافى است آگاهى داشته باشد، همان گونه كه قبلا متذكر شديم.
شبهه
چهارم: اساسا وجود آيات منسوخه در قرآن چه فايدهاى مىتواند داشته باشد، جز تلاوت
لفظ و فارغ از محتوى؟! ولى با تصويرى كه از آيات منسوخه در قرآن ارائه داديم كه
اكثر قريب به اتفاق آيات منسوخه از نوع نسخ مشروط به شمار مىآيند، روشن گرديد كه
حتى آيات به ظاهر منسوخ هريك در ظرف مناسب خود و شرايط پيشآمده در طول زمان،
كاربرد مخصوص خود را خواهد داشت. اينگونه نيست كه ملاك وجودى آن به طور كلى منتفى
گرديده باشد.
علاوه
كه نفس وجود آيات ناسخ و منسوخ در قرآن، سير تدريجى و مراحل تشريع احكام را نشان
مىدهد. اين خود يك ارزش تاريخى- دينى است كه مراحل تكامل شريعت را مىرساند.
در
پايان بايد توجّه داشت كه اهميّت موضع قرآن تنها در جنبه تشريعات آن نيست و
جنبههاى ديگر آن از جمله: اعجاز بيانى آن- تا سند زنده اسلام باشد- نيز از اهميّت
بسزايى برخوردار است و بايستى هميشه ثابت و استوار باقى بماند. هر آيه خود سند
اعجاز به شمار مىرود و با جاويد بودن اسلام جاويد خواهد ماند.