نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 258
باشند، زيرا همسر گرفته بر كسى
كه همسر خود را رها كرده باشد نيز صادق است.
اساسا
اين باورى بوده كه عمر گمان داشته و هيچيك از صحابه آن را نپذيرفته است. حتى زيد
كه با دستور ابو بكر و سرپرستى عمر به جمعآورى قرآن پرداخت، آن را از عمر
نپذيرفت، زيرا قرآن با خبر واحد ثابت نمىگردد. آيات ديگرى نيز از عمر نقل
كردهاند، مانند آيه رغبت. او مىگويد: ما آيهاى را در قرآن مىخوانديم كه اكنون
در آن وجود ندارد و آن «أن لا ترغبوا عن آبائكم فإنه كفر بكم ...»[1].
مورد ديگر آيه جهاد است. عبد الرحمن بن عوف گفت: آيا در قرآن نمىيابى «أن جاهدوا
كما جاهدتم أوّل مرّة»؟ در جواب گفت: اين آيه در ضمن آيات ديگر از قرآن اسقاط
گرديده است[2]. نيز آيه
فراش «الولد للفراش و للعاهر الحجر» كه گمان مىبرد آيهاى بوده و از قرآن اسقاط
شده است[3].
در
جاى خود آوردهايم كه احتمال مىرود عمر عبارات موزون و داراى سجع كه از پيامبر
شنيده گمان برده كه قرآن است[4]. امّا
بايد دانست كه با اين گونه گمانها نمىتوان چيزى را اثبات نمود.
شگفت
آن است كه برخى از بزرگان اهل سنت چنين گمانهايى را باور داشته به آن فتوى
دادهاند. ابو بكر محمد بن احمد سرخسى، فقيه و اصولى معروف اين گونه نسخ را
پذيرفته است. او به مسأله «تتابع صيام ثلاثة أيام»- كه بدل از هدى در حج تمتع است-
به استناد قرائت ابن مسعود «فصيام ثلاثة أيام متتابعات» فتوى داده است. او
مىگويد: اين قرائت تا عصر ابو حنيفه رواج داشته، و در عدالت و درستى ابن مسعود
شكى نيست. لذا آن را بايد پذيرفت[5]. ابن حزم
اندلسى نيز در كتاب «المحلى»[6] همين مطلب
را بيان مىكند.
بر
اساس گفتار فوق آيات يادشده پس از وفات پيامبر منسوخ گرديده است. لذا در اين مورد
بايد گفت كه اساسا معقول به نظر نمىرسد يك آيه كه سند حكم شرعى
[1] صحيح بخارى، ج 8، ص 211- 208. صحيح مسلم، ج 4، ص
167 و ج 5، ص 116.
[2] ر. ك: جلال الدين سيوطى، الدر المنثور، ج 1، ص 106.