نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 250
حركت به رشد نهايى و كمال مقصود
نرسيده باشد. هرگاه برنامهها تكامل يافت مسأله نسخ نيز منتفى مىگردد. لذا نسخ در
يك شريعت تا موقعى است كه پيامبر حيات داشته باشد و فوت وى ديگر جايى براى نسخ در
شريعت باقى نمىگذارد.
نسخ
پياپى در يك شريعت نوبنياد همانند نسخههاى طبيب است كه با شرايط و احوال مريض
تغيير پيدا مىكند. نسخه ديروز در جاى خود مفيد و نسخه امروز نيز در جاى خود مفيد
است. لذا خداوند مىفرمايد: «ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ
نُنْسِها نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها»[1]
هرگونه نسخ كه صورت مىگيرد هريك در جاى خود درست بوده و نسبت به شرايط رعايت اصلح
شده است.
مقصود
از «خير منها أو مثلها» لحاظ دو حالت است: اگر حكم ديروز را نسبت به شرايط امروز
بنگرى حكم امروز اصلح (خير) است و اگر هريك را در جاى خود بنگرى هر دو حكم
همانندند، زيرا هريك با شرايط متناسب خود توافق كامل دارد.
فرق
ميان نسخ و انساء در آن است كه اگر حكم سابق هنوز زنده است ولى شرايط تغيير يافته
و حكم جديدى را مقتضى ساخته است، آن را نسخ مستقيم مىگوييم. اما اگر حكم سابق بر
اثر گذشت زمان به دست فراموشى سپرده شده و از يادها رفته يا تحريف شده است، آن را
«إنساء» مىناميم، به اين معنا كه اين حكم از يادها برده شده است.
خلاصه
در آيه كريمه مىفرمايد: چه نسخ مستقيم صورت گيرد يا حكم سابق فراموش شده باشد و
از نو حكم تازه آورده شود، در هر دو صورت رعايت اصلح شده است و آنچه به صلاح مردم
است بر آنان عرضه مىشود. اين آيه مىخواهد اين شبهه را بزدايد كه در نسخ احكام يا
شرايع هيچگونه اشتباه يا تغيير در رأى كه حاكى از پى بردن به ناروايى حكم سابق
باشد رخ نداده است، بلكه هريك در جاى خود روا مىباشد. در اين باره در بخش شبهات
پيرامون مسأله نسخ روشنتر سخن خواهيم گفت.