نام کتاب : علوم قرآنى نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 229
اعتراض ابن شنبوذ نسبت به اين
روش ابن مجاهد، (حصر قرائات در هفت قرائت) همانطور كه قبلا نقل شد، بسيار شديد
بود. ابن مقسم نيز نسبت به سدّ باب انتخاب و اختيار قرائت شديدا اعتراض كرد و گفت:
«همانطور كه خلف بن هشام و ابى عبيد و ابن سعدان مىتوانستند قرائتى اختيار كنند
و اين كار براى آنان جايز بود؛ ديگران نيز كه پس از آنان آمدهاند، مىتوانند به
همان نحو عمل كنند»[1].
ابن
مجاهد تمام كوشش خود را براى سدّ باب اجتهاد در قرائت به كار برد و به طور نسبى
توفيقى حاصل كرد، زيرا شرايط حاكم بر آن دوران تاريك و نابسامان جامعه اسلامى او
را كمك كرد تا در خواستههايش پيروز شود، و مخالفان خود را منزوى سازد. مسأله حصر
قرائات در هفت قرائت از جمله كارهاى اوست و اگر ناهمگونى و نقصى در اين كار وجود
دارد، بر عهده او است كه شتابزده به چنين عمل خطيرى دست زد.
دكتر
صبحى صالح مىگويد: «بيشترين سهم سرزنش اين عمل توهّمآفرين (كه تنها قرائت معتبر
قرائت قرّاء سبعة است) متوجه ابن مجاهد است كه در رأس قرن سوم هجرى در بغداد، به
جمعآورى هفت قرائت از هفت تن از ائمه مكه و مدينه و بصره و كوفه و شام دست زد و
تنها اينان به وثوق و امانت و دقّت در ضبط قرائت معروف شدند. در حالى كه اين عمل،
ملاكى واقعى نداشته و صرفا يك تصادف و اتفاقى است، زيرا در بين ائمه قرّاء افراد
بسيار و قابل توجّهى هستند كه از قرّاء سبعة برترند»[2].
آرى،
به هنگامى كه دانشمندانى مانند: ابو عبيد قاسم بن سلام و ابو جعفر طبرى و ابو حاتم
سجستانى و ديگران، كتابهايى در فنّ قرائت نگاشته و فراهم مىساختند، اصطلاح
«قرائتهاى هفتگانه» مطرح نبود و چندان شهرتى نداشتند و آنان در تأليفات خود،
قرائتهاى بيشترى را يادآور شدهاند. اين عبارت «قرائتهاى هفتگانه» در اول قرن
چهارم به دست ابن مجاهد كه احاطهاى بر روايات و در راه كسب علم سفرى نداشت[3]،
رواج يافت. در نتيجه مردم عوام تصوّر كردند كه منظور