responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحابه از منظر اهل بيت نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 64

و ايمانى راسخ و قلبى مطمئن داشتند، از اين رو هرگز تكان نخوردند. آنان به خوبى مى‌دانستند كه دست منافقان، با راهنمايى شياطين جن و انس در كار است و آنها با نقشه از پيش‌طرح شده، اين عرصه وحشتناك را به وجود آورده‌اند؛ وگرنه در ديانت و راه شريعت تغييرى رخ نداده و حقيقت، چه در ظاهر و چه در پنهان، يكسان و استوار است.

شواهد ارتداد به معناي ترديد

شاهد بر اين‌كه مقصود از ارتداد، صرفاً جنبه ترديد و شك است، نه خروج از دين، عبارت است از:

اولًا: روايات «ارتدّ الناس» به اين معنا تصريح دارد؛ مثلًا در روايت كشى، از ابوبكر حضرمى از امام باقر عليه السلام چنين نقل شده است:

«ارْتَدَّ النَّاسُ إِلا ثَلاثَةُ نَفَرٍ: سَلْمَان وَ أَبُوذَرّ وَ الْمِقْدَادُ. قَالَ: قُلْتُ: فَعَمَّارٌ؟ قَالَ: قَدْ كَانَ جَاصَ جَيْصَةً ثُمَّ رَجَعَ. ثُمَّ قَالَ: إِنْ أَرَدْتَ الَّذِي لَمْ يَشُكَّ وَ لَمْ يَدْخُلْهُ شَيْ‌ءٌ، فَالْمِقْدَادُ! فَأَمَّا سَلْمَان، فَإِنَّهُ عَرَضَ فِي قَلْبِهِ عَارِضٌ: أَنَّ عِنْدَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام اسْمَ اللَّهِ الأَعْظَمَ، لَوْ تَكَلَّمَ بِهِ لأَخَذَتْهُمُ الأَرْضُ وَ هُوَ هَكَذَا»[1]؛

«همه مردم دچار ترديد شدند جز سه نفر: سلمان و ابوذر و مقداد.» حضرمى مى‌گويد: پرسيدم: پس عمار چه؟ فرمود: «او اندكى دچار ترديد شد، اما زود متوجه شد و بازگشت. اگر بخواهى بدانى چه كسى ترديدى به خود راه نداد، بدان كه او مقداد بود. سلمان در دل خود گفت كه مولا اميرمومنان عليه السلام داراى اسم اعظم است كه اگر بر زبان جارى كند، زمين آنان را به كام خود خواهد گرفت؛ در حالى‌كه امام چنين نكرد.»


[1] . همان، ص 47- 52.

نام کتاب : صحابه از منظر اهل بيت نویسنده : معرفت، محمد هادى    جلد : 1  صفحه : 64
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست