نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 64
معناى ظاهرى
آيه چنين است: گناهى نيست كه ميان آن دو كوه سعى نماييد. اين عبارت جواز را
مىرساند نه وجوب را، ولى با مراجعه به شأن نزول آيه روشن مىشود كه اين عبارت
براى رفع توهّم گناه آمده است؛ زيرا پس از صلح حديبيّه در سال ششم هجرى مقرر شد كه
پيغمبر اكرم (ص) و صحابه براى انجام مراسم عمره به مكه مشرف شوند و در اين قرارداد
چنين آمده بود كه به مدت سه روز، مشركان بتهاى خود را از اطراف بيت و همچنين از
روى كوه صفا و مروه بردارند تا مسلمانان آزادانه مراسم طواف و سعى را انجام دهند.
پس از گذشت سه روز بتها برگردانده شد. برخى از مسلمانان به عللى هنوز مراسم سعى را
انجام نداده بودند و با برگردانده شدن بتها، چنين گمان بردند كه با وجود بتها، سعى
ميان صفا و مروه گناه است. آيه مذكور نازل شد تا مسلمانان از سعى خوددارى نكنند؛
زيرا اساسا سعى از شعائر الهى است و وجود بتها امر عارضى است و به آن زيان
نمىرساند؛[1] لذا اين
آيه با مراجعه به شأن نزول كاملا واضح و روشن مىشود و مسئله جواز يا وجوب سعى در
كار نيست، بلكه صرفا «دفع توهّم منع» است، يعنى با وجود بتها منعى از اعمال سعى
نيست. پس شناخت اسباب نزول نقش اساسى در فهم و پى بردن به معانى آيات دارد.[2]
راه
شناخت و پى بردن به اسباب نزول، بسى دشوار است؛ زيرا پيشينيان در اين زمينه مطلب
قابل توجهى ثبت و ضبط نكردهاند، جز اندكى كه كاملا چارهساز نيست.
شايد
يكى از علل عدم ضبط دقيق اين بود كه خودشان آشنا به وضع بودند و ديگر نيازى
نمىديدند كه معلومات و مشاهدات خود را به عنوان سند براى آينده ثبت كنند.
بعدها
رواياتى در اين زمينه فراهم شد كه بيشتر داراى ضعف سند و غير قابل اعتماد بوده و
احيانا اعمال غرض در كار وجود داشته است، به ويژه در دوران تاريك حكومت بنى اميّه
كه از روى غرضورزى، آيات بيشمارى با تنظيم شأن نزولهاى جعلى، به طور دلخواه
تفسير و تأويل شده است. از امام احمد بن حنبل در اينباره نقل شده است كه مىگويد:
«سه چيز اصل و پايه درستى ندارد: رواياتى كه درباره جنگهاى صدر اسلام ثبت شده،
رواياتى كه درباره فتنههاى آخرالزمان گفته شده است و رواياتى كه درباره تفسير و
تأويل قرآن آوردهاند». امام بدر الدين زركشى از برخى محققين نقل مىكند: