نام کتاب : تاريخ قرآن نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 50
شدن به
مدينه است، بنابراين آياتى كه پس از خروج از مكه و پيش از ورود به مدينه، در راه
بر پيغمبر نازل شده است، مكى محسوب مىشود، مثلا آيه «إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ
لَرادُّكَ إِلى مَعادٍ ...»[1] بر اساس اين تعريف و ملاك كه پس از خروج از مكه
در راه بر پيغمبر نازل شده، مكى است.
2.
معيار مكان. هرچه در شهر مكه و پيرامون آن نازل شده مكى است و هرچه در مدينه و پيرامون
آن نازل گرديده مدنى است، خواه پيش از هجرت يا پس از آن نازل شده باشد. پس آنچه در
غير اين منطقه نازل شده باشد نه مكى است و نه مدنى. در اين زمينه جلال الدين سيوطى
روايتى آورده است كه پيغمبر (ص) فرمودند: «انزل فى ثلاثة امكنة:
مكة
و المدينة و الشام» كه طبق گفته ابن كثير، مقصود از شام تبوك است.[2]
3.
معيار خطاب. هر سورهاى كه در آن، خطاب به مشركان مىكند مكى و هر سورهاى كه در
آن خطاب به مؤمنان مىكند، مدنى است. در اين زمينه از عبد الله بن مسعود حديثى
آوردهاند كه گفته است: هر سوره كه «يا ايها الناس» در آن به كار رفته باشد، مكى
است و هر سوره كه «يا ايها الذين آمنوا» در آن به كار رفته باشد مدنى است؛[3]
زيرا در مدينه غلبه با مؤمنان بوده و در مكه با مشركان. البته در سورههاى مدنى
مانند سوره بقره، «يا ايها الناس» به كار رفته كه كليّت اين معيار را خدشهدار
مىكند.
براى
تشخيص سورههاى مكى و مدنى، ملاكهايى را مشخص كردهاند كه هريك به تنهايى
نمىتواند ملاك جامع و مانعى باشد بلكه روى هم رفته تا حدودى تعيينكننده است. به
طور كلى ملاكها و علايم براى تشخيص، عبارت است از: 1) نص و خبر، 2) علايم صورى و
ظاهرى، 3) علايم محتوايى و معنوى. علامه برهان الدين ابراهيم بن عمر بن ابراهيم
جعبرى (متوفاى 732) مىگويد: براى شناخت مكى و مدنى دو راه وجود دارد: سماعى، كه
از راه نقل و روايت به دست مىآيد و قياسى، كه از روى ضابطه تشخيص داده مىشود،
آنگونه كه علقمة بن قيس (متوفاى 62) از عبد الله بن مسعود روايت كرده است: هر
سورهاى كه در آن «يا ايها الناس» آمده باشد يا لفظ «كلّا» استعمال شده باشد يا در
ابتداى آن حروف مقطعه باشد- جز زهراوين (بقره و آل- عمران) و نيز سوره رعد كه بنا
بر قولى مدنى است- يا در آن قصه آدم و ابليس آمده باشد- جز سورههاى طولانى- يا
سورهاى كه در آن سرگذشت انبياى سلف و امتهاى گذشته