در
هر صورت خالى بودن مصحفها از علايم و نشانهها، علّت عمده پيدايش اختلاف قرائت در
زمانهاى بعد بود؛ زيرا مردم به شنيدن و حفظ كردن قرآن اتكا داشتند و در طول زمان
اشتباهاتى در نقل و يا شنيدن آيهاى رخ مىداد؛ زيرا انسان هر اندازه كه در حفظ
كردن مطلبى دقت كند؛ بالاخره در معرض فراموشى و اشتباه قرار دارد؛ مگر آنكه مطلب
مورد نظر را به وسيله كتابت ضبط كند و ازاينرو گفته شده است: «ما حفظ فرّ و ما
كتب قرّ». بعلاوه نفوذ و رخنه اقوام غير عرب در جزيرة العرب و گسترش تعداد و جمعيت
آنان با گسترش قلمرو اسلام، خود موجب وجود اختلاف در قرائت مىشد؛ بنابراين ايجاب
مىكرد كه اعضاى كميته يكى كردن مصاحف، در وقت خود، نسبت به آينده امّت اسلامى
توجه كنند و راه حلّى براى جلوگيرى از ايجاد اختلاف و خلل در قرائت قرآن بيابند.
ولى روحيه اهمال و سهلانگارى كه در آن وقت بر مسئولان غالب بود، مانع از انجام
چنين كارى شد.
ابن
جزرى تصور كرده است كه مسئولان آن روز، بعمد و از روى حكمتى، به كار بردن علايم و
نشانهها را در مصحفها ترك كردهاند و مىگويد: شايد از اين جهت بوده است كه در خط
و نوشتن احتمال وقوع اشتباه هست و لذا به شنيدن آيات قرآن از