نام کتاب : آموزش علوم قرآن - ط مؤسسه فرهنگى انتشاراتى التمهيد نویسنده : معرفت، محمد هادى جلد : 1 صفحه : 14
اشارتگونه
و با سرعت انجام گيرد»[1]. ابواسحاق
نيز گفته: «اصل وحى در لغت بهمعناى پيام پنهانى است، لذا الهام را وحى
ناميدهاند».
وحى
در قرآن
واژه
وحى در قرآن به چهار معنا آمدهاست:
1.
اشاره پنهانى: كه همان معناى لغوى است؛ چنانكه درباره زكريّا عليه السلام- وقتى كه
روزه سكوت گرفته بود- در قرآن مىخوانيم:
«فَخَرَجَ
عَلى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرابِ فَأَوْحى إِلَيْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَ
عَشِيًّا؛[2] او
از محراب عبادتش به سوى مردم بيرون آمد و با اشاره به آنان گفت: به شكرانه اين
موهبت صبح و شام خدا را تسبيح كنيد».
2.
هدايت غريزى: يعنى رهنمودهاى طبيعى كه در نهاد تمام موجودات بهوديعت نهاده
شدهاست؛ هر موجودى اعم از جماد، نبات، حيوان و انسان، بهطور غريزى راه بقا و
تداوم حيات خود را مىداند. از اين هدايت طبيعى در قرآن با نام وحى ياد شدهاست:
«وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً وَ
مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا يَعْرِشُونَ ثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ
فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا ...؛[3]
پروردگارت به زنبور عسل وحى [الهام غريزى] نمود كه از كوه و درخت و داربستهايى
كه مردم مىسازند، خانههايى درست كن سپس از همه ميوهها [شيره گلها] بخور
[بنوش] و راههاى پروردگارت را بهراحتى بپيماى ...».
3.
الهام يا سروش غيبى: گاه انسان، پيامى را دريافت مىدارد كه منشأ
آنرا نمىداند، (بهويژه در حالت اضطرار كه گمان مىبرد راه به جايى ندارد)
ناگهان درخششى در دل او پديد مىآيد و راه را بر او روشن مىسازد و وى را از آن
تنگنا