responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 175

شهادت دو جوان از بنى جابر

(1) دو جوان جابرى [به نامهاى‌] سيف بن حارث بن سريع و مالك بن عبد بن سريع كه پسر عموى يكديگر و در عين حال برادرمان مادرى بودند، در حالى كه مى‌گريستند نزد حسين [عليه السّلام‌] آمدند.

[امام عليه السّلام‌] فرمود: برادرزاده‌هايم، چه چيز شما را به گريه انداخته است؟

اميدوارم بزودى چشمتان روشن شود. [يعنى با شهادت چشمتان به نعمتهاى سراى‌] جاويدان روشن گردد.] گفتند: خدا ما را فدايت كند! نه و الله براى خودمان گريه نمى‌كنيم، براى شما مى‌گرييم، [زيرا] مى‌بينيم در محاصره قرار گرفته‌اى و ما نمى‌توانيم از شما دفاع كنيم! [امام عليه السّلام‌] فرمود: خدا به شما به خاطر ناراحتى‌تان از محاصره شدن من و جانبازى‌تان در يارى رساندنم، بهترين پاداش متّقين را عنايت فرمايد. بعد دو جوان جابرى رو [به ميدان مبارزه‌] به پيش رفتند و همچنان رويشان را به طرف امام حسين [عليه السّلام‌] برمى‌گردانيدند. و مى‌گفتند: السلام عليك يا بن رسول اللّه.

[حضرت‌] فرمود: و عليكما السلام و رحمة اللّه، سپس رفتند و جنگيدند تا كشته شدند.[1] [رحمت خدا بر آن دو باد.]

شهادت حنظلة بن أسعد شبامى‌

(2) حنظلة بن أسعد شبامى روبروى حسين [عليه السّلام‌] ايستاد و فرياد زد:

«يا قوم إنّى أخاف عليكم مثل يوم الاحزاب مثل دأب قوم نوح و عاد و ثمود و الّذين من بعدهم، و ما اللّه يريد ظلما للعباد، و يا قوم إنّى اخاف عليكم يوم التّناد، يوم تولّون مدبرين مالكم من اللّه من عاصم، و من يضلل اللّه فما له من هاد»[2]


[1] تاريخ طبرى، 5/ 442 و 443، ادامه خبر محمد بن قيس.

[2] غافر/ 32- 30.

نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 175
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست