responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 123

نمى‌خواهيد بر مى‌گردم. مى‌گويد: قرّة به طرف عمر بن سعد برگشت و جريان را به او اطلاع داد.

عمر بن سعد به او گفت: اميدوارم خدا مرا از جنگ و قتال با او معاف كند.[1] [و جريان را براى [ابن زياد] نوشت‌]، [اينجا روايت عوانة به پايان مى‌رسد و بار ديگر نقل أبى مخنف آغاز مى‌شود.]

اولين نامه عمر بن سعد و پاسخ ابن زياد

(1) نامه عمر بن سعد به عبيد الله بن زياد رسيد، و در آن چنين آمده بود:

«بسم الله الرحمن الرحيم، وقتى به حسين رسيدم پيكم را نزد او فرستادم، پرسيدم چه چيزى موجب شد وى دست به اين كار بزند؟ و چه مى‌خواهد؟ وى گفت: أهالى اين شهرها برايم نامه نوشته‌اند و فرستاده‌هايشان نزدم آمدند و از من خواسته‌اند بيايم، من هم آمدم، حال اگر مرا نخواسته، و نظرشان غير از آن چيزى شد كه فرستاده‌هايشان گفته بودند من از نزدشان برمى‌گردم. وقتى نامه براى [ابن زياد] خوانده شد گفت:

«حال كه چنگال ما به او گير كرده است، آرزوى نجات مى‌كند در حالى كه ديگر جاى تكان خوردنى برايش نيست.»[2] از اين رو به عمر بن سعد نوشت:

«بسم الله الرحمن الرحيم، نامه‌ات به من رسيد، فهميدم چه گفتى، به حسين پيشنهاد كن او و همه اصحابش با يزيد بن معاويه بيعت كنند، اگر بيعت مى‌كند فكرى مى‌كنيم تا ببينيم نظرمان در موردش چه خواهد شد. و السلام.»


[1] تاريخ طبرى، 5/ 410 و 411، ادامه خبر عمّار بن عبد الله بن يسار و ارشاد 2/ 84 تا 86، با كمى تفاوت.

[2] تاريخ طبرى، 5/ 411، به نقل از أبى مخنف از نصر بن صالح بن حبيب بن زهير عبسى از حسان بن فائد بن بكير عبسى و ارشاد، 2/ 86، با كمى تغيير.

نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 123
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست