responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 116

(1) خداى عزّ و جلّ مى‌فرمايد: «و جعلناهم أئمة يدعون الى النار و يوم القيامة لا ينصرون آنها را امامانى قرار داده‌ايم كه به آتش دعوت مى‌كنند و در روز قيامت يارى نمى‌شوند» و آن [وصف‌] امام تو است.[1] حرّ بن يزيد رفت تا [حسين و اصحابش‌] را در آن مكان بى‌آب و آبادى وادار به فرود آمدن كند. آنها گفتند: ما را رها كن تا در اين آبادى- منظورشان نينوى بود- يا آن آبادى- منظورشان غاضريّه بود- يا آن يكى- مقصودشان شفيّه بود- منزل كنيم.

[حرّ] گفت: نه و الله نمى‌توانم اين كار را انجام بدهم، اين مرد به عنوان جاسوس به دنبالم فرستاده شده است! زهير بن قين گفت: اى پسر رسول الله، جنگ با اينها آسانتر از جنگ با آنانى است كه پشت سر آنها مى‌آيند، به جان خودم بعد از اينها به اندازه‌اى خواهند آمد كه توان آنها را نداريم! حسين [عليه السّلام‌] فرمود: من جنگ را آغاز نمى‌كنم. زهير بن قين گفت: برويم به طرف اين آبادى و آنجا منزل كنيم آنجا دژ و پناهگاه دارد و كنار رودخانه فرات است. اگر جلويمان را گرفتند با آنها مى‌جنگيم، جنگ با اينها برايمان با كسانى كه بعد از اينها مى‌آيند آسانتر است. حسين [عليه السّلام‌] فرمود: آن آبادى كدام است؟ [زهير] گفت: آن [عقر] است.

حسين [عليه السّلام‌] فرمود: خدايا از [عقر] به تو پناه مى‌برم، بعد فرود آمد، و آن روز، پنجشنبه، دومين روز محرّم سال 61 هجرى بود. روز بعد عمر بن سعد بن أبى وقاص از كوفه با چهار هزار [نيرو] بر آنها وارد شد.[2]


[1] قصص/ 32.

[2] تاريخ طبرى، 5/ 408 و 409، ادامه خبر عقبة بن سمعان و ارشاد شيخ مفيد، 2/ 83 و 84، ادامه خبر عقبة بن سمعان.

نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 116
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست