تن نهاده باشند و اعصاب را فرسوده كنند و ايجاد رسوبات
خطرناكى بنمايند كارى صورت ندادهاند.
دارو و غذا:
دارو عبارت از چيزهائى
است كه بمنظور درمان بيماريها مصرف مىشود ولى از آنجا كه روش معالجات قديم آن را
بچيزهاى غير مطبوعى تفسير كرده است امروز هم با همه پيشرفتهائى كه در علوم نصيب
بشر شده به پيروى از فكر و تشخيص كهنه براى غذاهاى خوشمزه و ميوههاى لذيذ خاصيت
داروئى نميشناسند و گمشده خود را از لابلاى تلخيها و شوريها جستجو ميكنند وقتى
امراض از غذاها و خوراكيها پديد بيايد صحت و شفا نيز بايد از خوردنيها پيدا شود
زيرا عقل و استقراء اين حقيقت را ثابت كرده است كه هر چيز از دو ضد (يا دو گونه
اضداد) فراهم مىشود داروى هر چيز در همان چيزى است كه درد از آن پديد مىآيد.
دوائك فيك و متبصر (على
عليه السّلام).
عقل سالم:
ميگويند عقل سالم در بدن
سالم است، در كشورى كه طب و بهداشت صحيحى وجود نداشته باشد مردم آن كشور اكثرا
بيمار (بلكه همه) و حكومت عقل در آنجا برقرار نخواهد بود.
در كشورى كه عقل حكومت
نكند هيچ گونه اصلاحى را در آن نميتوان انتظار داشت فحشاء و منكرات را نميتوان منع
كرد