ثم الحالة الثانية من
خمسة عشر سنة الى خمس و ثلثين سنة و فيها سلطان المرة الصفراء الى ...
حالت دوم، از پانزده
سالگى است تا بسى و پنجسالگى، در اين قسمت از عمر غلبه با صفراء است كه بنهايت شدت
و قوت ميرسد.
در اين مرحله از عمر كه
صفرا در مزاج استيلا پيدا ميكند تبديل نسبت به تحليل كم مىشود و بهمين جهت بدن
لاغر مىشود.
در اين دوره از عمر رنگ
رخساره ميل بزردى پيدا ميكند ميل بآب شديد ميگردد زبان بار زرد پيدا ميكند خشك و
سنگين مىگردد خواب كم و فكر زياد، تخيل قوى مىشود.
در اين مرحله از عمر صبر
و ظرفيت كم مىشود- شتاب و عجله در كارها زياد ميگردد، يكنوع استقلال و اعتمادى در
نفس پيدا مىشود كه از آن تعبير به عناد و لجاجت ميكنند.
در اين مرحله شخص كمتر
حاضر باطاعت و پذيرفتن نصيحت است در اوايل اين دوره يكنوع تحير و بلا هدفى انسان
را زحمت ميدهد احوالى كه براى اين مرحله از عمر شناخته شده از نظر اغلبيت و اكثريت
است بنا بر اين ممكن است كه افرادى در اين سنين از عمر باشند و در حالاتشان
استثنائات بسيارى وجود داشته باشد.