و ان الامزجة تابعة
للهواء و تتغير بحسب تغير الهواء في الامكنة فاذا برد الهواء مرة و سخن اخرى تغيرت
بسببه امزجة الابدان.
و البته مزاجها تابع هوا
است و بحسب تغير هوا در مكانها متغير مىشود پس وقتى كه هوا سرد مىشود مزاج بدن
سرد و چون گرم مىشود مزاج گرم مىگردد.
همان طور كه قبلا گفتيم
طب امروز بسردى و گرمى مزاج و طبيعت عقيدهاى ندارد ميزان در تشخيص گرمى و سردى او
قوه لامسه و ميزان الحراره است.
مبناى طب قديم بر اصولى
از تجربيات و عقل بود ولى مبانى طب جديد تجربيات محض ميباشد، اصول عقلى را نميتوان
زير تيغ تشريح و عمليات جراحى پيدا كرد و يا در لابراتوارها و زير ميكروسكوپها
تماشا نمود.
سردى و گرمى- ترى و خشگى
اصطلاحاتى است فنى. طب قديم حكايت از مفاهيم عقلى ميكند و چون حكم بيكى از اين
طبايع روى آثار و مشاهدات است از اين راه ميتوان ميان طب قديم و جديد صلحى برقرار
كرد زيرا چنان كه مىبينيم هر دو گرچه از مبادى مختلف حركت كردهاند اما بيك منتها
ميرسند و هنگام معالجه و درمان امراض در يك راه تلاقى ميكنند.