responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درخشان پرتوى از اصول كافى نویسنده : حسينى همدانى نجفى، محمد    جلد : 1  صفحه : 109

زيرا هر يك از موجودات امكانى نيز حصه‌اى از وجود است مثلا موجود ممكن آميخته بقيد عدمى و ماهيت است ولى وجود ساحت كبريائى حقيقت وجود و بساطت وجود است بلكه حقيقت تفاوت ميان خالق و مخلوق بامور عدميه است كه مراتب نقصان و قصور وجود است.

و نيز اعدام بماهى اعدام كه فاقد وجود ميباشد زيرا در وجود نيست جز حقيقت وجود كه از رشحات و فيضان آنست و قوام هر حدى از حدود وجود بمحدد خالق آنست و تمام هر شى‌ء بكمال حقيقت آنست و ساحت كبريائى در هر شى‌ء از اشياء است از نظر اينكه ساحت كبريائى خالق و قيوم است و مخلوق قائم باو است.

قوله عليه السلام‌: اذ هو منقطع الكيفوفة و الاينونة:

كيفوفت اسم مصدر از كيف گرفته شده و هم چنين اينونة از اين گرفته شده اسم مصدر بمعناى چگونگى و عرض است و اينونة بمعناى عرض و چگونگى مكانى است و ساحت قدس از هر چگونگى منزه است زيرا خالق عرض و موضوع عرض و چگونگى است و خالق و مخلوق هرگز در رتبه وجودى يكسان نخواهد بود هم چنان كه قيوم با قائم و نور با سايه يكسان نخواهد بود و دخول در اشياء از نظر قيوميت است نه بمعناى امتزاج كه از صفات اجسام است و نه بمعناى دخول و جزئيت است.

بلكه هر موجود امكانى بر حسب تحليل دو جزء خواهد داشت اصل طبيعت وجود و ديگر حد خاص كه از نظر قصور وجود و آميختگى آن بعدم و ماهيت است كه هرگز بهره‌اى ماهيت از وجود ندارد و باقى نمى‌ماند جز حقيقت و صرف وجود و بسيط و نظر باينكه هر يك از مراتب نقصان مصداق بعض معانى است كه بآنها ماهيت گفته مى‌شود پس از قيد ممكن از واجب امتياز خواهد داشت‌

نام کتاب : درخشان پرتوى از اصول كافى نویسنده : حسينى همدانى نجفى، محمد    جلد : 1  صفحه : 109
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست