responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 742

هواى خود داورى كنند گرايشهاى نادرست پديد آيد.

اين دو، به دو قوچ در ميدان شاخ جنگى مانند، و هر دو چون دو لپّه دانه حنظل (زهرآگين و تلخ) باشند.

و شريح بن هانى (در پاسخ اين طعنه‌ها) گفت: به خدا سوگند، مردان ما در نكوهش ابو موسى شتاب ورزيدند و از سر بدگمانى بر وى طعنه زدند[1]، ان شاء اللّه خداوند وى را از لغزش باز دارد.

بدرود كردن شرحبيل با عمرو

(از آن سو) شرحبيل بن سمط كندى با گروهى عظيم همراه عمرو بن عاص راهى شد، تا آنجا كه از (گزند احتمالى بر او از) جانب سپاه عراقيان آسوده خاطر گشت، آنگاه با وى بدرود كرد و گفت: اى عمرو، تو بزرگمرد قريشى و معاويه تو را جز به سبب اعتمادى كه به تو داشت بدين مهمّ نفرستاده است، و تو هرگز به ناتوانى و ضعف اراده دچار نشوى و به دام نيفتى، و خود مى‌دانى كه من اين كار را (از روى بصيرت) به تو و رفيقت (ابو موسى) واگذاشتم‌[2]. پس در خور گمانى كه به تو بسته‌ايم باش (و اميد ما را بر آور). سپس جدا شد، و (از اين سو) چون شريح بن هانى از احتمال گزند شاميان بر ابو موسى آسوده شد، خود با برجستگان مردم وى را بدرود گفتند.

بدرود كردن احنف و اندرز او به ابو موسى‌

آخرين كسى كه با ابو موسى بدرود كرد احنف بن قيس بود كه دست وى را گرفت و به او گفت: «اى ابو موسى، اهمّيّت اين كار را درياب و بدان كه آن را پيامدهاست، و اگر تو عراق را تباه (و بى‌حق سازى) ديگر عراقى نخواهد بود.

پس از خداى بپرهيز كه اين تقوى دنيا و آخرت تو را تأمين كند. چون فردا با


[1] متن« طعنوا عليه بسوء الظّنّ» و در شنهج‌[ ... بأسوأ الطّعن- بدترين طعنه‌ها را به او زدند]

[2] متن« عرفت أن وطّأت» و در شنهج( 1: 196)[ انّى وطّأت‌].

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 742
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست