responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 633

به سوى او تاخت تا نزديك وى رسيد و نيزه‌اى به جانب او كه سر تا پا زره‌پوش بود رها كرد كه از ضرب آن بر زمين افتاد، ولى زره مانع شد كه نيزه در پيكرش جاى گيرد. بسر آهنگ عيان كردن [عورت‌] خود كرد تا به اين حيله از شدّت حمله و صلابت او برهد، اما على عليه السلام از او روى تافت و از كشتنش صرف نظر كرد.

اشتر هنگام فرو افتادن او، وى را بشناخت و گفت: اى امير مؤمنان، اين بسر بن أرطاة، دشمن خدا و خصم توست. على گفت: او را واگذار كه لعنت خدا بر او باد، آيا پس از چنان حركت (شرم‌آور زبونانه‌اى) كه كرد او را بكشم‌[1]؟

حمله اشتر به پسر عموى بسر

پسر عموى بسر كه جوان تازه سالى بود به على عليه السلام حمله كرد و مى‌گفت:

ارديت بسرا و الغلام ثائره‌

أرديت شيخا غاب عنه ناصره ...

بسر را خوار و زار افكندى ولى اين نوجوان به انتقام او در ايستاده، پير مردى را كه (محافظ و) ياورش از او دور مانده بود خوار و نگونسار كردى.

اما ما همه پشتيبان و مدافع بسر هستيم.

اشتر حمله كنان به او گفت:

أكلّ يوم رجل شيخ شاغره‌

و عورة وسط العجاج ظاهره ...

آيا به هر روز بايد لنگ سالمندى بر هوا رود و در ميان آوردگاه عورتى هويدا شود، و بدين نمايش شرم‌آور مانع ضربت نيزه قوى‌پنجه‌اى گردد؟، بدان گونه كه عمرو و بسر گرفتار چنان رسوايى و ننگ كمرشكنى شدند[2]. (كه هرگز قامت راست نكنند و سر از خجلت بر نيارند).


[1] مراد اينكه همين رسوايى كه براى حفظ جان پليد خود به نمايش عورتش متوسّل شد- نظير حركتى كه عمرو بن عاص پيشتر كرده بود- براى او كافى است و اين ننگ براى او بدتر از مرگ باشد.- م.

[2] متن« ... رميا بالفاقره» و در شنهج‌[ ... رمينا بالفاقره‌].

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 633
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست