responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 613

رايزنى معاويه با عمرو در باره انصار

چون شعر وى به معاويه رسيد عمرو بن عاص را بخواند و گفت: در باره بد گويى ما به انصار چه نظر دارى؟ گفت: به نظر من آنان را تهديد كن ولى از ايشان بدگويى مكن‌[1]، ما چه بدى از آنان توانيم گفت؟ وانگهى اگر خواهى ايشان را نكوهش كنى تنها از خود آنان مذمّت كن ولى به تبار و نياكانشان كارى نداشته باش. معاويه (به عمرو) گفت: (مى‌بينى كه) سخنور انصار، قيس بن سعد هر روز به سخنرانى ميانه انصار برمى‌خيزد، و به خدا سوگند، اگر خداوندى كه از صدمه پيل بر كعبه جلوگيرى كرد او را نيز (از هيجان) باز ندارد، وى بر آن است كه فردا ما را به كلّى در هم كوبد و نابود كند. به نظر تو چاره درست چيست؟ (عمرو) گفت: چاره، توكّل و شكيبايى است.

گلايه و عذرخواهى معاويه از برخى از انصار

معاويه به برخى از انصار، از جمله عقبة بن عمرو، و ابو مسعود، و براء بن عازب، و عبد الرحمن بن ابى ليلى، و خزيمة بن ثابت، و زيد بن ارقم، و عمرو بن عمير[2]، و حجاج بن غزيّه كه در آن جنگ صاحبنظر (و مؤثّر) بودند پيام فرستاد و از ايشان گلايه (و ضمنا عذر خواهى) كرد و پيغام داد كه نزد قيس بن سعد بروند (و به او نيز باز گويند).

انصار و قيس ابن سعد

آنان جملگى نزد قيس رفتند و گفتند: معاويه ديگر نمى‌خواهد به ما بدگويى كند تو نيز از بدگويى نسبت به او دست بدار. گفت: از چون منى بد گويى نزيبد بلكه از من آن سزد كه تا به ديدار خداوند نايل آيم، از پيكار با او دست نكشم.

سپاه سوار (معاويه) صبحگاه به جنبش در آمد. قيس مى‌پنداشت كه معاويه‌


[1] مراد ايراد اتّهام و دشنامگويى در جنگ تبليغاتى است.- م.

[2] عمرو بن عمير انصارى، يكى از اصحاب رسول اكرم. در نام او اختلاف است و او را عمرو بن عمرو يا عامر ابن عمير نيز گفته‌اند. در اصل به تحريف‌[ عمير بن عمر] آمده الاصابة، 4404 و 5914

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 613
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست