responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 55

آغاز داستان عمرو بن عاص‌

نصر، از عمر بن سعد و محمد بن عبيد اللّه كه گفتند:

معاويه به عمرو كه در «بيع» از نواحى فلسطين بسر مى‌برد چنين نوشت:

«اما بعد، خبر ماجراى على و طلحه و زبير به تو رسيده است. اينك مروان بن حكم همراه مردم مخالف على‌[1] از بصره نزد ما گريخته و از ديگر سوى جرير بن عبد اللّه به درخواست بيعت با على نزد ما آمده است و من نفس در سينه حبس كرده و دم فرو بسته‌ام تا تو نزدم بيايى. بيا تا امرى را با تو در ميان نهم‌[2]».

راوى گويد:

چون اين نامه را براى عمرو خواندند وى با پسران خود، عبد اللّه و محمد، مشورت كرد و به ايشان گفت: نظر شما چيست؟ عبد اللّه گفت: چنان بينم، وقتى كه جان پاك پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم تسليم پروردگارش مى‌شد، پيامبر از تو خرسند بود و دو خليفه پس از او نيز از تو راضى بودند، و وقتى عثمان كشته شد تو حضور نداشتى. پس اينك در خانه خود آرام گير كه تو را براى خليفگى نساخته‌اند و خود نيز نمى‌خواهى كه به سبب اندك بهره‌اى از مال دنيا در شمار اطرافيان و ريزه‌خواران معاويه باشى. زودا كه مرگ تو را دريابد و تو بدان دم بدبخت شده باشى‌[3]. محمد گفت: به نظر من تو بى‌گمان شيخ و بزرگمرد


[1] متن« فى رافضة اهل البصرة» و در شنهج‌[ فى نفر من اهل البصرة با تنى چند از مردم بصره‌].( به گواهى متن ظاهرا اين نخستين بارى است كه كلمه« رافضى» از سوى معاويه به كار برده شده و مراد او مخالفان على عليه السلام بوده‌اند كه همراه مروان بن حكم از بصره نزد معاويه گريخته‌اند، اما سپس اين عنوان تغيير مصداق داده و پاره‌اى از عامه آن را بر خاصه، يعنى ياران و دوستداران على عليه السلام اطلاق كرده‌اند.- م.)

[2] متن« اذا كرك امرا» و در شنهج‌[ اذا كرك امورا لا تعدم صلاح مغبّتها ان شاء اللّه امورى را با تو در ميان نهم كه اگر خدا بخواهد از سرانجام نيك آن بى‌نصيب نخواهى بود.]

[3] متن« او شك أن تهلك فتشقى فيها و در شنهج‌[ أوشكتما أن تهلكا فتساويا فى عقابها بزودى شما هر دو( يعنى تو و معاويه) هلاك شويد و در كيفر آن برابر باشيد].

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 55
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست