responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 536

[خطبه ديگرى از على در تشويق ياران خود]

نصر: از نمير بن وعله، از عامر شعبى كه گفت:

على بن ابى طالب بر پرچمداران (دشمن) گذشت و ايشان را در جاى خود استوار ديد، پس كسان را- كه گويند بنى غسّان بودند- به جنگ با ايشان تشويق كرد و گفت: «اينان گروهى هستند كه از موضع دشمنانه خويش واپس نمى‌نشينند مگر با طعن پياپى جانرباى نيزه و ضرب تيغ تارك شكاف و استخوان شكن كه مچها و كف دستها از ضرب آنها فرو افتد و پيشانيها شكافته شود و ابروان بر سينه‌ها و چانه‌ها فرو ريزد. كجايند شكيبايان و پايداران و خيرجويان عاقبت؟ كيست كه جان خود را به خداى عز و جل بفروشد؟»

نبرد محمد بن حنفيّه‌

پس گروهى از مسلمانان به سوى او رفتند و او پسر خويش محمد را بخواند و به وى گفت: «خرامان به سوى آن فوج و پرچم برو و آنگاه كه نيزه را نشانه سينه آنها كردى (و در تير رس حربه‌ات قرار گرفتند) دست نگاه دار تا رأى‌[1] و فرمان من در رسد، و وى چنان كرد، و على عليه السلام گروهى به همان شمار را همراه اشتر به سوى ايشان گسيل داشت كه چون به نزديك دشمن رسيدند و نيزه‌ها را به سوى سينه‌هايشان نشانه گرفتند على به گسيل‌شدگان فرمان داد كه بر آنان حمله كنند و محمد و زبده سوارانش بر آنان تاختند و ايشان را از جايگاه خود عقب راندند و بسيارى از مردان را از پاى در آوردند، و كسان پس از مغرب جنگى سخت كردند و بسيارى از مردم رسم نماز را جز با اشاره به جا نياوردند.


[1] متن« حتى يأتيك امرى و رأيى» و در اصل‌[ ... امرى و رايتى تا فرمان و پرچم من در رسد ...].

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 536
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست