responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 518

به زير افتاد، و يارانش آمدند و او را برداشتند و سه روز بزيست تا بمرد[1].

از پاى در آمدن حمزة بن عتبه‌

حمزه به روز «تليل منفرد[2]» كشته شد، و او همان كسى است كه معاويه (بعدا) پسرش را به سرپرستى ديوان عطاى خود گماشت.

و (اين اشعار نيز) از گفته‌هاى حمزه است:

بلّغا عنّى السّكون و هل لى‌

من رسول اليهم غير آن؟ ...

از من به قبيله سكون پيام رسانيد، آيا پيامگزارى از جانب من نزد ايشان خواهد رفت؟

تيغهاى برّان مانع پيشتازى اسبان نمى‌شود، و من از تيغ تيز نمى‌پرهيزم، هنگامى كه از زخمهاى سواران خون به اطراف پاشد و نيزه‌هاى‌[3] نرمدست از هر سو پيكرها را بشكافد، و سپاهى با شمشيرهاى آخته بر سپاهى ديگر تازد چنان كه اشتران به تك در آيند.

شعرى از عمرو بن عاص‌

أن لو شهدت فوارسا فى قومنا

يوم القوارع مرّ مرّ الأجهل ...

اگر سواران قوم ما را به روز درگيريهاى سخت بينى كه خونسرد و بى‌اعتنا مى‌گذرند، به راستى شيرگاهى را ديده‌اى كه نيزه‌ها در آن چون نى رسته است و رنگ شيران از پوشش آهنين به سياهى مى‌زند[4].

زره بر تن پوشانده‌اند و شهرياران را با تيغهاى تيز خويش مى‌رانند.

چنان به سوى ميدان جنگ پيش مى‌روند كه گوئى شيران در ميان بيشه زار به جولان در آمده‌اند.

چون انبوه شوند گرم پيكار گردند، و اين است كردار ايشان در ميان گرد و غبار آوردگاه،


[1] در متن، در اين عبارات( كه خالى از صنايع بديعى نيست.- م.) تحريفى وجود دارد كه مرجعى براى تحقيق و اصلاح آن نيافتم.

[2]( روزى كه كشتگان تل انبار شده بودند.- م.)

[3] متن به تصحيح قياسى« اللّدان» جمع لدن، نيزه نرمدست. و در اصل‌[ الجبان‌] آمده كه وجهى ندارد.

[4] متن به تصحيح قياسى« جون الجلود» و در اصل به تحريف‌[ دون الجلود].

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 518
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست