responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 456

به رنگهاى سياه و سرخ و دودى تيره و سپيد و كافشه رنگ‌[1] و گلگون، و علمهايشان بيشتر سياه و تيره فام بود.

راوى گفت:

با شمشيرها و گرزهاى آهنين (از چپ و راست) ضربه مى‌زدند. و گفت: تا آنگاه كه تيرگى شب پرده‌اى ميان ما فرو افكند، دو سپاه از يك ديگر دست نكشيدند. و گفت: هيچ يك از مردان خود يا تنى از آنان را نديديم كه پشت به ميدان كرده باشد.

[آسان گيريهاى دو طرف هنگام ترك پيكار]

نصر: عمر گفت كه دوست پدرم اين سخن افريقى بن انعم را براى من نقل كرد:

اين جنگاوران اعرابى بودند كه از روزگار جاهليّت يك ديگر را مى‌شناختند و از آن دوران ديرى نگذشته بود و با آنكه اسلام آورده بودند هنوز بقاياى غيرت قبيله‌اى و (تعصّب) عربى را در دل داشتند، و پاره‌اى نيز با شناخت دين و روشندلى اسلام آورده بودند، از اين رو (هر دو طرف يا به دليل حميّت عربى يا به انگيزه اعتقاد راستين اسلام) پايدارى مى‌كردند[2] و شرم داشتند كه بگريزند و تنها اين جنگ بود كه آنان را از يك ديگر دور نگاه مى‌داشت ولى چون دست از جنگ مى‌كشيدند، هم آنان و هم اينان به لشكرگاه يك ديگر مى‌رفتند و كشتگان خود را بيرون مى‌بردند و به خاك مى‌سپردند. چون صبح شد- و آن روز سه‌شنبه بود- مردم به ميدان رو نهادند.

و ابو نوح گفت:

در نبرد صفّين من در زمره سوار، با گروه سواران على عليه السلام بودم و


[1] متن« معصفر به رنگ گل عصفر» كه آن را به فارسى كافشه گويند و به رنگ سرخ شرابى است.- م.

[2] متن« فتصابروا» و در شنهج‌[ فتضاربوا يك ديگر را مى‌كوفتند].

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 456
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست