منم عبيد اللّه، پرورده
و بركشيده عمر، آن كه در ميان قريش از جمله گذشتگان و روى در نقاب خاك كشيدگان
بهتر بود، مگر از پيامبر خدا و آن پير ارجمند[1]. بارى «مضريان» در
ياورى به عثمان تأخير كردند و ربيعيان آب را بر او دريغ داشتند و طايفه يمانيان
سركش به آزارش شتافتند، و در كشتن بهترين فرد نسل كهن بر يك ديگر پيشى گرفتند.
در اين هنگام حريث بن
جابر حنفى بر او حمله برد و مىگفت:
قد سارعت فى نصرها ربيعة
فى الحقّ و الحقّ لهم شريعة
ربيعيان به يارى دين حق
شتافتند و حق آيين ايشان است بس كن كه تو هرگز نتوانى قبيله غيرتمند گوش به فرمان
(خدا) و فرمانبردار حق را بدنام كنى، تا جام زشتناميش را[2] بنوشى.
پس ضربتى بر او زد و وى
را از پاى در آورد و ابن جون سكونى پرچمش را برداشت.
[گفته صلتان در كشته
شدن عبيد اللّه]
در حديث محمد بن عبيد
اللّه، از جرجانى آمده است كه:
صلتان عبدىّ[3] [از كشته
شدن عبيد الله و اين كه قاتل او حريث بن جابر حنفى بوده ياد مىكند] و گويد:
[2] متن از روى شنهج( 1: 498)« حتى تذوق كأسها
الفظيعة» و در اصل به خطا[ ... القطيعة]( و مراد آن كه آن قبيله غيرتمند را بدنام
كنى و از اين بدنام كردن چون نوشيدن جام گوارايى لذت برى.- م.)