responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 365

پاره‌اى از كسان كه در صفّين از پا در آمدند

در صفّين محيا بن سلامة بن دجاجة از تيره تيم رباب كشته شد، و مسيّب بن خداش، از تيم رباب و غلام او دينار عقيصا[1] نيز كشته شدند.

[ادهم بن محرز و شمر بن ذى الجوشن‌]

نصر: عمر بن سعد، يونس بن ابى اسحاق مرا حديث كرد كه:

(چندى بعد از پيكار صفّين) بدانگاه كه ما در «اذرح‌[2]» با ادهم بن محرز [باهلى‌] بوديم، وى [به ما] گفت:

آيا كسى از شما شمر بن ذى الجوشن را ديده است؟

عبد اللّه بن كبار نهدى و سعيد بن خازم سلولى‌[3] گفتند: ما او را ديده‌ايم. گفت:

آيا اثر ضربه‌اى را در چهره‌اش نيز ديديد؟ گفتند: آرى. گفت: به خدا سوگند كه من در صفّين آن ضربه را به او زده‌ام.

نصر: عمر، از صلت بن زهير[4] نهدى، از مسلم، گفت:

ادهم بن محرز در صفّين هنگام نبرد با ياران معاويه به هماوردى شمر بن ذى الجوشن در آمد و دو ضربت شمشير ردّ و بدل كردند، ادهم با شمشير چنان بر پيشانى شمر زد كه تا استخوانش فرو نشست، و شمر نيز او را با شمشير بزد ولى ضربتش كارى نيفتاد. سپس (شمر) به لشكرگاه خود بازگشت و اندكى آب نوشيد و نيزه‌اى برگرفت و به ميدان باز آمد و چنين رجز مى‌خواند:

انّى زعيم لاخى باهله‌

بطعنة ان لم امت عاجله ...

منم حريف آن باهلى، به ضرب نيزه‌اى كه اگر خود (بر اثر ضربتى كه پيشتر


[1] شرح حالش پيشتر در صفحه 201 گذشت.« عقيصا» لقب دينار بود.

[2]« اذرح» نام شهرى است در اطراف شام و در اصل‌[ باددخ‌] و در شنهج‌[ بأدرج‌] آمده، ولى وجه درست آن همان است كه در متن آورديم.

[3] در شنهج‌[ سعيد بن حازم البلوى‌].

[4] در اصل‌[ عمر بن الصلت بن زهير]( كه در متن به قياس« عمر، عن الصلت ...» تصحيح شده است.- م.)

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 365
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست