ادهم بن محرز در صفّين
هنگام نبرد با ياران معاويه به هماوردى شمر بن ذى الجوشن در آمد و دو ضربت شمشير
ردّ و بدل كردند، ادهم با شمشير چنان بر پيشانى شمر زد كه تا استخوانش فرو نشست، و
شمر نيز او را با شمشير بزد ولى ضربتش كارى نيفتاد. سپس (شمر) به لشكرگاه خود
بازگشت و اندكى آب نوشيد و نيزهاى برگرفت و به ميدان باز آمد و چنين رجز
مىخواند:
انّى زعيم لاخى باهله
بطعنة ان لم امت عاجله ...
منم حريف آن باهلى، به
ضرب نيزهاى كه اگر خود (بر اثر ضربتى كه پيشتر
[1] شرح حالش پيشتر در صفحه 201 گذشت.« عقيصا» لقب
دينار بود.
[2]« اذرح» نام شهرى است در اطراف شام و در اصل[
باددخ] و در شنهج[ بأدرج] آمده، ولى وجه درست آن همان است كه در متن آورديم.