به عهده داشت، و چون (شاميان) مىديدند كه او به پيش مىتازد
ايشان نيز با يورش نيروهاى خود به مقابله او مىپرداختند.
[بخشى از دعاى على]
نصر گفت: [عمر بن سعد،
از] مالك بن اعين، از زيد بن وهب مرا حكايت كرد كه:
على به سوى آنان تاخت و
آنها به مقابلهاش در آمدند، پس گفت: «بار الها، پروردگار [اين] بر آورده سقف
[بلند در هم پيچيده] كه آن را گستره شب و روز كردى[1]، و گذرگاه آفتاب و ماه، و منزلگاه
ستارگان ثابت و سيّار ساختى و ساكنان آن را گروهى[2] از فرشتگان گماشتى كه از عبادت
نمىفرسايند، و پروردگار اين زمين كه آن را قرارگاه مردم و حشرات و چارپايان و
(جانداران) بىشمار مرئى و نامرئى از آفرينش بزرگ خويش قرار دادى، و پروردگار كشتى
كه به سود مردم در دريا روان است، و پروردگار ابر كه ميان آسمان و زمين مسخّر و
برگماشته است، و پروردگار درياى انباشته از آب كه بر جهان [احاطه دارد]، و
پروردگار كوههاى استوار كه آنها را ميخها (و لنگرهاى باز دارنده جنبش) زمين و منبع
در آمد آفريدگان ساختى، اگر ما را بر دشمنانمان پيروزى مىدهى، ما را از تعدّى به
دور، و گامهايمان را بر حق استوار دار، و اگر آنان را بر ما پيروز مىكنى فيض
شهادت را نصيب ما فرماى و بازمانده يارانم را از فتنه نگهدار.»
[1] متن از روى طبرى( 6: 8)« مفيضا للّيل و
النّهار ريزشگه شب و روز» يعنى شب و روز مظروف آن است و در آن گسترده مىشود، و در
اصل[ مفيضا الليل] و در شنهج[ محيطا باللّيل و النّهار].
[2] متن« سبطا من الملائكة» و در شنهج كلمه« سبط»
افتاده است.