خواست خدا، آهنگ هجوم بر كسى داريم كه خود خويشتن را خوار و
زبون ساخته و آنچه را از آن او نيست و حق دستيابى بدان را ندارد به چنگ ربوده است:
(هجوم به) معاويه و سپاه
او، آن گروه گردنكش شورشى كه ابليس زمامشان را مىكشد و به برق شمشيركشى خود (بر
ضدّ حق) چشمشان را خيره ساخته و به خصيصه گمراه كردن خويش، فريبشان داده است. شما
آگاهترين مردم به حلال و حرام (خدا) هستيد، پس با (حقايقى كه از دين) دانسته و
دريافتهايد (از هر چيز ديگر) بىنيازى جوييد، و همانگونه كه خداوند شما را از
شيطان بر حذر داشته از او بپرهيزيد و به پاداش و كرامتى كه به شما وعده فرموده دل
بنديد، و بدانيد كه محروم واقعى كسى است كه دين و امانتش از وى ربوده شده، و
فريبخورده حقيقى كسى است كه گمراهى را بر رهيابى ترجيح داده است. من در ميان شما
يك تن را نمىشناسم كه دست از من بكشد و بگويد: ديگرى جز من شايستگى دارد، پس
دفاع، همانگونه كه شتر از آبشخور خود دفاع مىكند، طبيعى است و هر كه از آبشخور
خود دفاع نكند نابود مىشود. افزون بر اين من شما را به سختكوشى و سختگيرى در اين
امر مهم، و جهاد در راه خدا فرمان مىدهم، و دستور مىدهم كه از هيچ مسلمانى غيبت
و بدگويى نكنيد، و چشم به راه پيروزى زودرسى از جانب خدا باشيد، ان شاء الله.
سپس حسن بن على به خطبه
ايستاد و گفت:
خطبه حسن بن على
سپاس خداوندى را كه جز
او خدايى نيست، يكتاست و شريكى ندارد، و او را چنان كه سزاى اوست مىستايم. سپس
گفت: همانا خداوند حق بزرگ خود را بر شما تمام كرده و چنان نعمت فراوانى به شما
ارزانى داشته است كه به شمار در نيايد و سپاسش گزارده نشود و به توصيف و بيان در
نگنجد[1]. حميت و
[1] متن از روى شنهج« و لا يبلغه صفة» و در اصل به
خطا[ و لا تبلغها ...].