responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 15

به كوفه درآمد و اشراف مردم و اهل بصره همراهش بودند، مردم كوفه همراه قراء و اشراف خود او را استقبال كردند و وى را به مباركى دعوت نموده گفتند:

اى امير مؤمنان، كجا فرود مى‌آيى؟ و آيا به كاخ وارد مى‌شوى؟ فرمود: نه! ولى به كاروانسراى‌[1] درآيم. پس بدانجا فرود آمد و (از آنجا پياده آهنگ مسجد كرد) و پيش رفت تا وارد مسجد اعظم شد. آنگاه دو ركعت نماز بخواند و سپس بر منبر شد و خداى را سپاس و ستايش كرد و بر پيامبرش صلوات فرستاد و گفت:

خطبه او در حق مردم كوفه‌

اما بعد، اى مردم كوفه شما را تا بدانگاه كه تبديل و تغييرى نيافته بوديد در اسلام فضل و مزيتى بود. من شما را به حق خواندم و پذيرفتيد، (ولى) به ناروا آغاز كرديد و دگرگونه شديد. هلا، به راستى مزيت شما در آنچه ميان شما و خداوند مى‌گذرد در (اجراى) احكام و اعطاء است. پس شما براى آن كس كه دعوتتان را پذيرفت و به دينتان درآمد نمونه‌ايد. هلا، ترسناكترين چيزى كه من بر شما از آن بيم دارم، پيروى از هوى و دراز آرزويى است. پيروى هوى (آدمى را) از حق‌


[1] در متن« الرّحبة» است و رحبه نام محله‌اى در كوفه و نيز صحن مسجد و كاروانسراست كه اينجا مراد ظاهرا همان معنى اخير است.- م.

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 15
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست