responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 116

جنگى چنانم.

[مباهات حجاج‌]

نصر گويد:

حجاج (بن صمّه) از اين كه عنوان اميرى مؤمنان را به معاويه داده است به مردم شام مباهات مى‌فروخت.

[مدت نامه‌نگارى ميان على و معاويه و عمرو]

نصر: صالح بن صدقه، از اسماعيل بن زياد از شعبى كه گويد:

على در آغاز رجب از بصره به كوفه آمد و هفده ماه در آن شهر بماند و در اين مدت نامه‌نگارى ميان او و معاويه و عمرو بن عاص جريان داشت.

[بيعت مالك بن هبيره با معاويه‌]

نصر گويد: در حديث عثمان بن عبيد اللّه جرجانى است كه گفت:

بيعت با معاويه در مراحل گوناگون انجام گرفت. مردم با وى به (صيغه شرط) مراعات كتاب خدا و التزام به روش پيامبر او، بيعت كردند. پس مالك بن هبيره كندى- كه بدان روزگار مردى از مشاهير شام بود و هنگام بيعت عام حضور نداشت- به خطبه ايستاد و گفت: «اى امير مؤمنان، (رسوم) اين كشور را ناقص و گسسته كردى‌[1] و مردم را تباه ساختى و زبانزد سفيهان نمودى. عرب ما را زنده به كردار مى‌داند نه زنده به گفتار و ما با كارهاى بزرگ و گران خود گفتار اندك آريم‌[2]. پس دستت را پيش آر تا با تو، بر آنچه دوست داريم و دوست نداريم‌[3]، بيعت كنم» و نخستين عربى كه با او بدين صيغه (و لفظ) بيعت كرد مالك بن هبيره بود.


[1] متن به تصحيح قياسى« اخدجت» و در اصل به تحريف‌[ اخرجت بيرون بروى‌].

[2] يعنى: كم گوييم و بيش كنيم.- م.

[3] با توجه به مقدمه‌اى كه مالك بن هبيره پرداخته و نيز بيان بعدى در شعر سكونى يعنى: به شرط آن كه آنچه ما دوست داريم بكنى و آنچه ما خوش نداريم نكنى، كه در صورت اخير بيعت ما خود بخود فسخ شده تلقى مى‌شود.- م.

نام کتاب : پيكار صفين (ترجمه وقعة صفين) نویسنده : نصر بن مزاحم؛ مترجم پرويز اتابکي    جلد : 1  صفحه : 116
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست